سریال قهوه ترک با چند جمله که جزو دیالوگ های سریال هستند شروع می شود: می شنوی؟ نبایدم بشنوی، چون کسی اجازه نداده که این صدا به گوشت برسه. چرا؟ چون ترجیح میدن پرنده توی قفسه بمونه تا از دیدن صورت غم انگیزش لذت ببرند. اما نه، من از این قفس بیرون میام، من هر طور که شده خودم رو نجات میدم، حتی اگه همه جلومو بگیرن از هر راهی که بشه پرواز می کنم. کلی آرزو دارم که هر شب چشمامو بستم و خوابشو دیدم باید به واقعیت خودم برسم.