در رئالیتی شو پدرخوانده 2,مافیاها کشتی دزدان دریایی را تصاحب کردهاند و جک گنجشکه میان مافیاها و شهروندان سرگردان است!
- هرقسمت در حدود 90 دقیقه
-
-
-
-
در رئالیتی شو پدرخوانده 2,مافیاها کشتی دزدان دریایی را تصاحب کردهاند و جک گنجشکه میان مافیاها و شهروندان سرگردان است!
در سریال حیثیت گمشده, زخمی، عمیقتر از انزوا… پای «حیثیت» در میان است
رئالیتی شو صداتو یک مسابقه موسیقایی پرمعما و جذاب است که محسن کیایی با چهره ای متفاوت اجرای آن را به عهده دارد.
در تاک شو تی ان تی قراره آدرنالینمون بچسبه به سقف…
رئالیتی شو ارتش سری، یک بازی گروهی استدلالی و استنتاجی است که داستان آن الهام گرفته شده از سریال پر طرفدار ارتش سری است، با موضوع وقایع جنگ جهانی دوم: نبردی میان پارتیزانها و ارتش آلمان نازی برای نجات خلبان ها میباشد.
رئالیتی شو پدرخوانده،مافیا یک بازی نقش حزبی است که حول مفهوم رویارویی بین اقلیت سازمانیافته ("مافیا") و اکثریت سازمانیافته ("شهروندان") ایجاد شده است. در هر قسمت از این مجموعه، 11 شرکت کننده از افراد مشهور برای بازی دعوت می شوند.
Mafia is a party role game created around the concept of confrontation between organized minority ("mafia") and disorganized majority ("citizens"). In each episode of this series, 11 participants from celebrities are invited to play
سریال قهوه ترک با چند جمله که جزو دیالوگ های سریال هستند شروع می شود: می شنوی؟ نبایدم بشنوی، چون کسی اجازه نداده که این صدا به گوشت برسه. چرا؟ چون ترجیح میدن پرنده توی قفسه بمونه تا از دیدن صورت غم انگیزش لذت ببرند. اما نه، من از این قفس بیرون میام، من هر طور که شده خودم رو نجات میدم، حتی اگه همه جلومو بگیرن از هر راهی که بشه پرواز می کنم. کلی آرزو دارم که هر شب چشمامو بستم و خوابشو دیدم باید به واقعیت خودم برسم.
داستان سریال آمستردام مضمونی اجتماعی عاشقانه دارد که داستان چند دوست را روایت می کند که درگیر یک ماجراجویی عاشقانه می شوند و سرنوشت مسیر متفاوتی را برای آنها رقم می زند.
The story of the Amsterdam series has a romantic social theme that narrates the story of several friends who get involved in a romantic adventure and fate sets a different path for them
در فیلم سه کام حبس،زوج جوان مجتبی و نسیم به تازگی صاحب فرزندی شده اند. آنها ساکن جنوب تهران هستند، اما نسبتاً خوشحال هستند. مجتبی ظروف پلاستیکی یکبار مصرف می فروشد و نسیم در خانه عروسک می سازد. بعد از تصادف مجتبی اتفاقات عجیبی در زندگی آنها رخ داد و نسیم متوجه شد که شوهرش قاچاقچی مواد مخدر است. نسیم برای نجات خانواده اش همه کار کرد و تبدیل به ترافیک شد...
Mojtaba and Nasim, a young couple just had a baby. They reside in the south of Tehran, yet they are relatively happy. Mojtaba sells disposable plastic dishes and Nasim makes dolls at home. After Mojtaba's accident, strange events occurred in their life and Nasim realized that her husband was a drug trafficker. Nasim did all to save her family and turned into a traffic
4 بار نامزد دریافت جایزه