IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

در سریال بی همگان«امیرعلی پس از آزادی از زندان در تلاش است تا سال‌های از دست رفته را جبران کند و زندگی تازه‌ای را برای خود بسازد اما سرنوشت شرایط دیگری را برای او رقم می‌زند و او برای رسیدن به خوشبختی ناگزیر است تا با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم کند و …»

داستان فیلم ثریا تا به این لحظه در هیچ جا درز نکرده است

تاک شو هفت برنامهٔ تولیدی تلویزیونی محصول شبکهٔ سه سیما است که به بررسی مسائل سینمای ایران و جهان می‌پردازد. این برنامه جمعه‌شب‌ها به‌صورت ضبط‌شده از شبکهٔ سه سیما پخش می‌شود. برنامهٔ هفت از هنرمندان، منتقدین و مسئولان فرهنگی ایران در حوزهٔ سینما و تلویزیون، برای گفت‌وگو، نقد، تحلیل و بررسی فیلم و سینما دعوت می‌نماید.

در فیلم زنی که شاعر بود درباره زنی شاعر است که در زندگی خود با چالشی بزرگ روبرو می شود. زنی که شعر می گوید اما بر خلاف تصورات بقیه در زندگی شخصی خود دچار مشکلات بزرگی شده است. صحرا فتحی در این فیلم در نقش این زن شاعر به ایفای نقش پرداخته.

در فیلم پرواز کن,پس از از دست دادن همسر و دخترش، مردی ویران شده با از دست دادن خود با مرگ در برزخ خود روبرو می شود.

After loosing his wife and daughter, a devastated man, is dealing with his loss, by facing death himself in his own limbo

فیلم چرا گریه نمی‌کنی؟ روایت زندگی فردی به نام علی شهناز است که پدر و مادر خود را از دست داده و خود را موظف به مراقبت از برادر کوچک‌ترش که به‌تازگی ازدواج کرده می‌داند. اما بنا بر اتفاق و حادثه‌ای برادر کوچک او نیز از دنیا می‌رود

It tells the story of a man who has lost the ability to cry

در فیلم بعداز رفتن,آرش بعد از مدت‌ ها دوری به زادگاهش باز می‌ گردد و به دنبال گمشده‌ اش است …

فیلم 48 ساعت,درباره مردی به نام نادر است که پس از گذراندن سه سال در زندان موفق به دریافت مرخصی می‌شود و ۴۸ ساعت فرصت دارد که برای فرزندش پدر باشد.

در فیلم سیارک,ابراهیم 12 ساله است. او با مادر و پنج خواهر و برادرش در هر سنی در یک کلبه دو اتاقه در منطقه بیابانی، دور از روستا زندگی می کند. مادر ابراهیم امیدوار است که روزی پسر بزرگش و شوهرش که سر کار رفته بودند دو...

Ebrahim is 12 years old. He lives with his mother and five siblings of all ages in a two room cottage in desert area, away from the village. Ebrahim's mother hopes that one day her eldest son and her husband, who went to work two