داستان سریال هفت در مورد هفت دانشجو می باشد که برای پول درآوردن وارد راه خلاف می شوند. شخصیت اصلی داستان نازنین بیاتی در سریال آنیل نام دارد. ما رفیق بازیم ، پای حق وای میستیم، بزنن می زنیم، بکشن، می کشیم، ما هفتا تا تهش می ریم ولی نمی بخشیم، تهش هرچی که باشه بازم هستیم، بازم هفتیم!
داستان فیلم حرف آخر,درباره قضاوت، عشق و شک است. حرف آخر داستانی است که می‌خواهد نشان دهد چگونه یک نفر می‌تواند با امضای یک نفر دیگر را از روی کره زمین حذف کند، اما همان فرد قادر به ادامه چرخه نیست...
The story of this movie is about judgment, love and doubt. "The Last Word" is a story that wants to show how a person can remove another person from the planet with a signature, but the same person is not able to continue the cycl
فیلم تکخال,داستان مردی رها شده بر سر دوراهی است که سعی می کند در روزهای غلبه بر نامردی صادق بماند و از میان چندین زن محیط خود مناسب ترین فرد را برای زندگی انتخاب کند.
The story of a man left at a crossroads who tries to stay honest in the days of overcoming cowardice and choose the most suitable person for life from among several women in his environment
پایه اصلی داستان سریال شاهرگ, بر بمب‌گذاری‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سال‌های دهه ۶۰ گذاشته شده و همزمان چند خرده داستان هم در میان آن گنجانده شده‌است.
در فیلم اتومبیل,همیشه همه چیز اونطوری که فکر می‌کنی پیش نمیره…
فیلم لب خط,روایت جوانی به اسم رضا است که در جنوب تهران «لب خط» زندگی می‌کند و از معدود آدم‌هایی در دنیاست که سندرم هایپرتیمزیا دارد.
در فیلم فسیل,سه خواننده پاپ در دهه 70 در ایران با مشکل مواجه می شوند که یکی از آنها پس از تصادف به کما می رود و در دهه 80 به هوش می آید.
Three pop singers face problems during the 70s in Iran , One of them falls into a coma after an accident , and gains consciousness during 80s
فیلم بانک زده ها داستان جذاب یک سارق بانک را روایت می کند.
The movie "Bank Robbers" tells the fascinating story of a bank robber
داستان سریال خوب بد جلف:رادیواکتیو که دنباله داستان فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف 2: ارتش سری» است، روایت گر ماجراجویی های پژمان و سام پس از دزدیده شدن توسط چچن ها می باشد.
در فیلم علت مرگ : نامعلوم,قبل از سحر هفت مسافر در جاده ای فرعی از شهداد به سمت کرمان حرکت می کنند. وقتی یکی از مسافران مرده کشف می شود، آنها خیلی دور سفر نکرده اند. وقتی جسد مرد مرده را جستجو می کنند، به جای یافتن شناسنامه، آدرس یا تلفن، مقدار زیادی پول نقد زیر جلیقه او کشف می کنند.
Before dawn, seven passengers are making their way from Shahdad to Kerman on a side road. When one of the passengers is discovered dead, they haven't traveled very far. Instead of finding an ID, an address, or a phone when they search the dead man's body, they discover a lot of cash under his vest
1 بار برنده جایزه و 3 بار نامزد دریافت جایزه
