IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

داستان ظلمی است که در گذشته دور اتفاق افتاده و سال‌ها تلاش شده تا مسکوت بماند

پسری خجالتی، بی گناه و کمال گرا در حال تحصیل در رشته کامپیوتر در دانشگاه است. او یک وب سایت فهرست نویسی اجتماعی دارد. از این طریق، او خود را عاشق یکی از کاربران می‌یابد که علاقه‌های مشترکی به کتاب و خواندن دارد.

A shy, innocent, and perfectionist boy is studying computer science at university. He has a social cataloging website. Through this, he finds himself in love with one of the users, who shares the same book and reading interests

درباره خانواده ای است که یک شب فرصت پیدا کردند تا مشکل مادرشان را حل کنند.

It is about a family who one night got the opportunity to solve their mother's problem

داستان پسری است که می خواهد مهاجرت کند اما در این بین تلفن همراهش را گم می کند.

The story about a boy who wants to emigrate but loses his cell phone in the meantime

بهمن و احد در حال ورشکستگی و فرار از بدهی خود هستند. اما وقتی در ساختمان پلاسکو آتش‌سوزی می‌شود، شانس آن‌هاست که از مزایای آن استفاده کنند.

Bahman and Ahad are bankrupted and escaping from their debts all the time. But when a fire in Plasco building happens it is their chance to take advantages

مقاومت گردان عمار در تنگه ابوغریب در آخرین روزهای جنگ ایران و عراق.

The resistance of Ammar battalion in Abughoraib strait at the last days of Iran-Iraq war.

تعداد کمی از جوانان تصمیم می گیرند با کمک یکدیگر یک کسب و کار رستوران را راه اندازی کنند. اما در همین حین پدر یکی از آنها می میرد و مبلغ هنگفتی نیز ناپدید می شود که شروع مشکلات آنهاست.

Few youngsters decide to with the help of each other start a restaurant business. But meanwhile the father of one of them dies and a big sum of money is disappear too which begin their troubles

داستان زندگی غلامرضا تختی از کودکی تا بزرگسالی، مسابقات و در نهایت مرگ او.

The story of life of Gholam Reza Takhti from his childhood till adulthood, his matches and finally his death

داستان باندی از فروشندگان مواد مخدر در جنوب تهران که بسیاری از جوانان و کودکان بی سرپرست را از کوچه و خیابان پناه داده اند. شاهین و شکور که برادر هستند رهبری باند را بر عهده دارند اما وقتی باند فرو می ریزد بحرانی در آنها ایجاد می شود...

The story of a gang of drug dealers in the south of Tehran who has sheltered many youngsters and orphans from the streets. Shahin and Shakoor who are brothers are leading the gang but when it is collapsed creates a crisis in their

عبدالحمید در بازار با فائزه آشنا می شود و عاشق او می شود. آنها ازدواج می کنند و زندگی خود را آغاز می کنند. اما پس از مدتی فائزه از خانواده عبدالحمید در استان سیستان و بلوچستان باخبر می شود که آنها در حال انجام بدحجابی هستند...

In the market Abdolhamid meets Faezeh and falls in love with her. They get marry and begin their life. But after a while Faezeh becomes aware of Abdolhamid's family in Sistan and Baluchestan province and that they are doing illega