مجموعه سر دلبران داستانی اجتماعی در مورد مسجد و نقش محوری آن دارد. این مجموعه روی نقش مسجد و امام جماعت در حل و فصل مشکلات مردم تمرکز دارد
- هر قسمت در حدود 60 دقیقه
-
-
-
-

مجموعه سر دلبران داستانی اجتماعی در مورد مسجد و نقش محوری آن دارد. این مجموعه روی نقش مسجد و امام جماعت در حل و فصل مشکلات مردم تمرکز دارد
در فیلم هزارپا ، رضا و دوستش منصور که به کیف قاپی مشغول هستند از طریق مادرش متوجه می شوند که دختر فردی پولدار نذر کرده است که با یک جانباز ازدواج کند به همین دلیل رضا که در تصادف پای خود را ازدست داده تصمیم می گیرد خود را به دختر نزدیک کند تا بتواند با وی ازدواج کند رضا وارد آسایشگاه جانبازان می شود که دختر مدیر آنجاست رضا با گفتن دروغ های مختلف سعی می کند که دختر به او علاقه مند شود و ...
2 بار نامزد دریافت جایزه
داستان دو باجناق ایرانی را روایت میکند که در حین سفرهای کاری خود به پاتایا میروند و به همسرانشان (که از قضا دو خواهر دوقلو هستند) به دروغ میگویند که به شانگهای چین رفتهاند. آنها در پاتایا اما به جای خوشگذرانی بیشتر در هتل خود نشستهاند و کم پیش میآید که به بیرون از هتل پا بگذارند. آنها همه جا زنی تایلندی به نام خانم یایا را میبینند و از آن حرف حساب میبرند.
عروسکفروشی در پارک ماجراهایی که بر سر دوست سینماگرش آمده است را برای دختر جوانی بازگو میکند. دختر جوان که از عوامل فیلمی است که در آنسوی پارک مشغول فیلمبرداری آن هستند، در انتها به هویت مرد عروسک فروش پی میبرد
این فیلم داستان اجتماعی روابط انسانی افراد جامعه را در رو در رویی با معضلات اجتماعی و اعتیاد روایت می کند.این فیلم داستان زنی معتاد است که همسرش او را رها کرده و مجدداً ازدواج کرده. زن معتاد که به او دروغ گفته شده که فرزندش مرده ؛ متوجه می شود کودکش زنده است. پی گیری های زن برای پس گیری فرزندش مشکلاتی را برای پدر دختر و زن جدید به وجود می آورد و...
4 بار برنده جایزه و 10 بار نامزد دریافت جایزه
گیتی و علیرضا در کنار هم زندگی آرام و متوسطی دارند. گیتی که استادیار دانشگاه است برای ارائه مقاله علمی خود به ژنو باید سفر کند. علیرضا در کابوسهایی که او را در مرز از بین رفتن قرار داده، سرگردان است...
It tells the story of a couple who face a marital crisis. The echo of the secret of Giti and Alireza's life together and staying and not staying at a certain point in their lives.
روایت «آندرانیک»، در سال 1328،در شهر ارومیه اتفاق میافتد. کشیش آرمن پطروسیان،به همراه دخترش، سونیا و خادم کلیسا، یوریک، در یک کلیسای کوچک زندگی میکنند، تا اینکه ورود سروان شاهرخ تاش، این خانواده مسیحی را در تنگنایی اخلاقی قرار میدهد. سروان شاهرخ تاش، که سالها قبل و در مبارزات جنگل، دوشبهدوش پدر آرمن جنگیده است، اکنون به قوای دولتی پیوسته و با نقشه دستگیری یک شاعر آزادیخواه به نام آندرانیک که بهتازگی به ایران واردشده، قصد دارد ستارهها و مقام ازدسترفتهاش را زنده کند.
Around year 1949 in Uremia,Iran A police agent through a surprising visit starts questioning his old mate,an Armenian priest,of a fugitive writer named Anderanik
روایتی تاریخی از دلاوریها و پایمردیهای ستارخان، دوستان و هم پیمانان اوست و به زندگی این بزرگ مرد تاریخ ایران می پردازد…
داستان این سریال روایتگر چند خانواده با قصهها و مشکلاتشان است که هر شخصیت قصه و گذشته مخصوص به خودش را دارد…
درباره پسربچه ای به نام کمال است که خاطراتش در دهه 40 روایت میشود. این مجموعه قرار است پیامهای اخلاقی مثل احساس مسئولیت را به کودکان و نوجوانان آموزش دهد…