فیلم استراحت مطلق دربارهٔ زنی (ترانه علیدوستی) است که از شهر دامغان به تهران آمده تا دوباره به محل کار قبلی خود برود. او در سفر به تهران با شوهر سابقش مواجه می‌شود که فردی خشن و پرخاشگر است و همچنین دوستان شوهرش که…
A divorced woman leaves Damghan with her child to live and work in Tehran but her ex-husband does everything in his capability to force her to go back
این سریال داستان زندگی ستوانی به نام سعید را روایت میکند که پس از انتقال به یزد، در خانه سیدجعفر که یکی از بازاریان انقلابی این شهر است سکونت میکند. آشنایی سعید و سیدجعفر ماجراهایی را به دنبال دارد که به بهانه آن به برخی از مبارزان انقلابی در آن دوران از جمله راشد یزدی نیز اشاره می‌شود
داستان فیلم دربارهٔ سه دوست به نام‌های جلال، منصور و پیمان است که در یک شرکت خصوصی کار می‌کنند. آنها به دلیل مشکلات مالی، تصمیم می‌گیرند یک شبه پولدار شوند و برای این کار، نقشه‌ای خطرناک طراحی می‌کنند. این نقشه، آنها را به مسیری پر از خشونت، خیانت و جنایت می‌کشاند و زندگی‌شان را برای همیشه تغییر می‌دهد.
Aras with the help of his sister and some friends takes hostages in an exchange shop demanding for the release of his friend who is in prison and is about to be executed
عطا و معصومه زن و شوهري هستند که در خانه اي مستاجر بوده و موعد تخليه منزل مسکوني شان فرار رسيده است اما عطا مي خواهد هر طور که شده قرارداد را تمديد کند با آنکه او با عدم توانايي مالي مواجه است
Ata and Masoumeh are living in a rented house. Their lease time is over and they can not pay the rent added. But they like to stay and live in this house...
نهال که چهار ماهه حامله است، ناگهان مي فهمد که جنين در شکمش مرده.سکوت مي کند و تصميم مي گيريد از اين ماجرا به کسي چيزي نگويد.
Nahal who is four months pregnant suddenly finds out that her child is dead. She chose silence and decides not to talk with anybody about that
3 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه
لطیف جوانی که رویای بازیگری در سر می پروراند و ناخواسته درگیر ماجرای عجیبی می شود که او را دچار دردسرهای فراوان کرده و مسیر زندگی اش را دگرگون می کند و…
It is the story of a young man named "Latif" who came to Tehran from the city to pursue an acting career, but has not yet achieved the desired result and is looking to get organized
3 بار نامزد دریافت جایزه
این فیلم ساختاری مستندگونه دارد و داستان آن در یک تاکسی در تهران می‌گذرد که رانندگی این تاکسی خود جعفر پناهی است. در آغاز فیلم این شبهه وجود دارد که مسافران از وجود دوربین‌ها آگاهی ندارند و موضوعات مورد بحث اتفاقی و تصادفی هستند، اما روند فیلم خلاف این تصور را تقویت میکند…
Banned from making movies by the Iranian government, Jafar Panahi poses as a taxi driver and makes a movie about social challenges in Iran
8 بار برنده جایزه و 8 بار نامزد دریافت جایزه
این فیلم به دلیل وجود صحنه‌های بدون حجاب اجباری از بازیگران زن فیلم در ایران توقیف شد.
این فیلم درباره ۳ دختر ورزشکار عضو تیم ملی کاراته ایران است که قرار است در مسابقات جهانی شرکت کنند اما به دلیل قوانین سرسختانه حجاب از سوی فدراسیون کاراته جمهوری اسلامی ایران از حضور آنها در این مسابقات ممانعت به عمل می آید. این فیلم تلاش سرسختانه این سه دختر برای به دست اوردن حق زنان در انتخاب پوشش را به نمایش در می آورد.
Three young Iranian women, all deaf-mute karate champions, are invited to compete at the World Championships in Germany. Tehran's authorities don't see an issue, as long as they wear a hood to cover their hair and neck.
1 بار برنده جایزه و 2 بار نامزد دریافت جایزه
داستان دو دختر جوان است که با هم دوست هستند و در حالی که یکی از آنها نامزد دارد، رابطه عاشقانه ای بین نامزد دختر با دوست او برقرار شده است....
When she finds out that her ex fiancé has married her best friend, Bita plans to get revenge
در این فیلم پسر جوانی است به نام امیر در ابتدای فیلم در برابر دوربین فیلمبرداری نشسته و سعی میکند به روایت آنچه بپردازد که حین یک شب تا صبح بر سر او و سه نفر از دوستانش آمده است....
