داستان سریال گرگ ها از محکومیت مردی به نام صفدر آهنگر شروع می‌شود که محکوم به اعدام شده است و حکیم شهر که مردی متقی و پرهیزگار است، به سبب این حکم به مقابله با حاکمیت وقت برمی‌خیزد و در نهایت نهضتی که برپا می‌شود سبب‌ساز سقوط حکومت و آزادسازی زندانیان می‌شود
سریال مدرس,داستان زندگی سید حسن مدرس از ورود به به تهران و نامزد شدن وی در مجلس شورای ملی و درگیری مدرس با رضاشاه تا کشته‌شدنش می باشد.
در فیلم مهمانی خصوصی پس از کودتای 28 مرداد 1332، چهار محکوم در حالی که به زندان می‌روند فرار می‌کنند و به خانه یکی از مقامات وزارت خارجه حمله می‌کنند و همه را گروگان می‌گیرند. میهمانان تصمیم می گیرند دو نفر را برای همراهی با محکومان انتخاب کنند تا بتوانند فرار کنند...
After the coup of 1953, four convicts escape while they are being taken to jail and attack the home of a foreign ministry official and take everyone hostage. Guests decide to choose two to accompany the convicts so they can escape...
در فیلم بگذر زندگی کنم,مردی بیکار که به تازگی از همسرش جدا شده و تلاش می کند تا زندگی بهتری داشته باشد و در همین حین همسر سابقش نزد پدر و مادرش برگشته است، دلتنگ فرزندانش می شود و اوقات گیج کننده ای را درباره مشکلات و طلاق با همسر سابقش می گذراند.
A jobless man who recently divorced his wife struggling to have a better life meanwhile his ex-wife came back to her parents misses her children and spend a confusing time about her problems and divorce with her ex-husband
در فیلم شبح کژدم فیلمنامه‌نویسی که نمی‌تواند شرکت را متقاعد کند که فیلمش را تولید کند، تصمیم می‌گیرد داستان را در زندگی واقعی اجرا کند.
A scriptwriter who can't convince the company to produce his movie, decides to operate the story in real life
در فیلم طلسم,بعد از عروسی، عروس، [سوگند رحمانی] داماد [آتیلا پسیانی] و بستگانشان راهی روستای محل زندگی خود شدند. طوفان شدیدی می آید، عروس و داماد راه را گم می کنند و به عمارت پناه می برند. شازده و مهماندارش [پرویز پورحسینی] تصمیم می گیرند دو شب را در آنجا سپری کنند. پنج سال قبل همسر شازده [سوزان تسلیمی] گم شد...
After the wedding the bride, [Sogand Rahmani] the groom [Atila Pesiani] and their relatives set out for the village where they will be living. A severe storm comes, the bride and groom lose the way and take refuge in a mansion. Shazdeh and his steward [Parviz Poorhosseini] decide to spend two nights there. Five years earlier Shazdeh's wife [Susan Taslimi] got lost the
3 بار نامزد دریافت جایزه
احمد هشت ساله به اشتباه دفترچه یادداشت دوستش محمد را برداشته است. او می خواهد آن را پس بدهد وگرنه دوستش از مدرسه اخراج خواهد شد. پسر مصمم به دنبال یافتن خانه محمد در روستای همسایه است.
Eight-year-old Ahmed has mistakenly taken his friend Mohammad's notebook. He wants to return it, or else his friend will be expelled from school. The boy determinedly sets out to find Mohammad's home in the neighbouring village
5 بار برنده جایزه و 5 بار نامزد دریافت جایزه
خواجه ماجد از قاچاق ناخدا خورشید با کشتی خود به مسئولین خبر می دهد. مسئولین قاچاق را می گیرند و می سوزانند. فرهان تازه وارد بندر است. او می خواهد چند تبعیدی سیاسی را به یک عرب قاچاق کند...
Khaje Majed informs the authorities about Captain Khorshid smuggling with his ship. The authorities take the smuggling and burn it. Farhan is a new arriver in the port. He wants to smuggle some political exiled people to some Arab
3 بار برنده جایزه و 6 بار نامزد دریافت جایزه
