در در فیلم پرونده,فئودالی به نام اکبر کلالی، که به اطرافیان خود مقروض است، طبق نقشه برادرش ظاهراً به قتل می‌رسد و قتلش را به گردن سید علی رحمت پور، کارگر گاوداری کلالی می‌اندازد. رحمت پور که نمی‌تواند در بازجویی و دادگاه بی گناهی خود را اثبات کند، به پانزده سال زندان محکوم می‌شود. پس از سپری شدن ایام محکومیت، در تلاش خود برای یافتن برادر کلالی، که علیه او شهادت داده‌است، در می‌یابد که اکبر کلالی زنده است.
این فیلم در ۱ فروردین ۱۳۶۲ در سینماهای ایران اکران شده‌است. در این فیلم همه صحنه های مربوط به ایرن سانسور شده و هیچ تصویری از ایشان نمایش داده نمی شود
در فیلم جایزه یک کارمند آموزش پرورش بنام احمد مزرورقی برنده یک هواپیمای دوموتوره می‌شود. از آنجا که انتقال هواپیما به محل زندگی وی ناممکن است او با خانواده‌اش به تهران می‌آید ولی خرج زندگی و هزینه نگهداری هواپیما برایش زیاد است و مجبور می‌شود با خانواده‌اش تن به بازی در فیلم‌های تبلیغاتی بدهد ...
1 بار برنده جایزه
در فیلم همسرایان,پیرمرد ناشنوا با سمعک در خیابان های رشت قدم می زند. وقتی اطراف خیلی سر و صدا می شود، صدایش را خاموش می کند. متأسفانه وقتی به خانه برمی گردد صدای نوه اش را نمی شنود که زنگ در را می زند.
A deaf old man wearing a hearing aid is walking in the streets of Rasht. When the surroundings get too noisy, he turns off his sound. Unfortunately, when he returns home, he can't hear his granddaughter ringing the doorbell
1 بار برنده جایزه
یک دولتمرد وفادار و ساده دل به عنوان اولین سفیر ایران در آمریکا منصوب می شود اما خیلی زود از دلتنگی و بی عملی عقلش را از دست می دهد.
A loyal and simple-minded statesman is appointed as the first Iranian ambassador in the U.S. but soon starts to lose his mind from homesickness and inaction
