در فیلم گروهبان،گروهبان رستم دره کلایه که از نظر جسمی و روانی جنگ ویران شده است، بازنشسته می شود تا نزد خانواده اش در شمال ایران برگردد. در غیبت طولانی او همسرش گلبخت و پسرشان مجبور شدند در اتوسرویس برادر گروهبان مشغول به کار شوند. گلبخت که در ابتدا از بازگشت شوهرش خوشحال شده بود، به تدریج شوهرش را یک مشت غریبه می یابد. گروهبان می شنود
Ravaged physically and psychologically by the war, sergeant Rostam Darre Kalaye is retired to go back to his family in the northern part of Iran. During his long absence, his wife Golbakht and their son had to work in sergeant brother's auto service. Initially delighted by return of his husband, Golbakht gradually finds his husband a handful stranger. Sergeant hears
- 86 دقیقه
-
-
-
-