IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

فیلم چرا گریه نمی‌کنی؟ روایت زندگی فردی به نام علی شهناز است که پدر و مادر خود را از دست داده و خود را موظف به مراقبت از برادر کوچک‌ترش که به‌تازگی ازدواج کرده می‌داند. اما بنا بر اتفاق و حادثه‌ای برادر کوچک او نیز از دنیا می‌رود

It tells the story of a man who has lost the ability to cry

در فیلم خانه ای در خیابان چهل و یکم,دو برادر با هم دعوا می کنند که باعث می شود یکی دیگری را بکشد. قاتل فرار می کند اما مادرش او را متقاعد می کند که تسلیم پلیس شود. حالا مادر و دو همسر برادران که همه با هم در سه طبقه زندگی می کنند...

Two brothers fight each other which cause one to kill the other. The murderer escapes but his mother convinces him to surrender to the police. Now the mother and the two wives of the brothers who all live together in a three stori

در فیلم تو فقط مادر من باش,سارا مادری است که پس از جدایی از همسرش با مردی زندگی می کند اما پسرش مخالف رابطه آنهاست. سارا مجبور می شود بین پسرش و عشقش یکی را انتخاب کند...

Sarah is a mother who lives with a man after separating from her husband but his son is against their relationship. Sarah is forced to choose between her son and her love

سریال بانوی عمارت ، در دوره زمامداری ناصر الدین شاه، ارسلان میرزا عاشق دختری می‌شود، اما مشکل از جای شروع می‌شود که قبیله‌ ارسلان میرزا و “فخرالزمان” در دشمنی دیرینه‌ای به سر می‌برند.

در فیلم ناگهان درخت,فرهاد داستان زندگی خود را برای روانپزشک تعریف می کند و...

Farhad tells the story of his life to a psychiatrist

در فیلم بعداز رفتن,آرش بعد از مدت‌ ها دوری به زادگاهش باز می‌ گردد و به دنبال گمشده‌ اش است …

در فیلم بی حسی موضعی,جلال، دانشجوی انصرافی فلسفه، متوجه می شود که خواهرش مری که به بیماری دوقطبی مبتلاست، با مردی بورژوا به نام شاهرخ که به شرط بندی فوتبال معتاد است ازدواج کرده است. با عصبانیت از خانه بیرون رفت و به سمت دوستش رفت...

Jalal, a dropouts philosophy student, realizes that her sister Mary, who has a Bipolar disease, is married to a bourgeois man named Shahrokh who is addicted to football betting. He left the house angrily, and goes to his friend's

در فیلم سرکوب,پس از مدت ها، سه خواهر به خانه پدری خود باز می گردند. آنها با یک مراقب همراه با مادرشان که با آلزایمر دست و پنجه نرم می کنند روبرو می شوند. اما اثری از پدری که در صبح زود ناپدید شده است وجود ندارد. جسد مرده...

After a long time, three sisters come back to their paternal house. They face a caretaker along with their mother struggling with Alzheimer's. But there is no trace of the father who has disappeared in an early morning. A dead bod

در فیلم کشتارگاه,امیر که به تازگی از زندان آزاد شده است، وقتی پدرش که در یک کشتارگاه کار می کند، با او تماس می گیرد تا به او کمک کند تا جنایتی را که در آنجا اتفاق افتاده را پوشش دهد.

Amir who has recently released from jail finds himself in a difficult problem when his father who works at a slaughterhouse calls him to help him cover a crime which has happened there

در فیلم شهر خاموش,بمانی که به اتهام قتل همسرش یک دهه‌ است در زندان به سر می‌برد، برای یافتن محل پسری که در زندان به دنیا آورده، به طور موقت از زندان آزاد می‌شود و اکنون به دنبال برادر شوهرش، اِبی می گردد چرا که او تنها امیدش برای پیدا کردن پسرش است.