آرش و مهتاب بدنبال بروز اختلاف در زندگيشان تصميم به متاركه مي گيرند. با حكم قاضي مبني بر يافتن داور، پرونده يك ماه به تعويق مي افتد. آرش و مهتاب كه در فرصت بدست آمده دوباره مصمم به حل مشكلات و اختلافات هم شده بودند بدليل بروز مشكلات مجدد مسائل مالي به دادگاه مي روند. ولي جلسه دوم دادگاه نيز بدليل عدم حضور...
فیلم استراحت مطلق دربارهٔ زنی (ترانه علیدوستی) است که از شهر دامغان به تهران آمده تا دوباره به محل کار قبلی خود برود. او در سفر به تهران با شوهر سابقش مواجه می‌شود که فردی خشن و پرخاشگر است و همچنین دوستان شوهرش که…
A divorced woman leaves Damghan with her child to live and work in Tehran but her ex-husband does everything in his capability to force her to go back
«مجتبی» پسربچۀ 10 ساله‌ای است که در روستایی در اطراف کرمان زندگی می‌کند. خانۀ آنها میزبان گردشگران خارجی است. او یک موتور چهارچرخ «آفرود» داشته و دوست ندارد که موتورش را به پسربچۀ آلمانی به نام «توبیاس» که مهمان خانۀ آنهاست بدهد. و...
پس از غرق شدن کشتی حامل جام جهانی، در آستانه مسابقات فوتبال برخی از اشیا به ساحل میرسند. در این میان تعدادی از بچه‌های اطراف ساحل به جام دست پیدا میکنند. آنها تصور درستی از جام ندارند و همراه آن نوشته‌ای به زبان انگلیسی را برای ترجمه نزد کاپیتان سلمان میبرند تا نوشته را برای آنها ترجمه کند کاپیتان به آنها میگوید که این جام جهانی فوتبال است، بچه‌ها سعی میکنند که آن را در جای امنی قرار دهند، پس از اطلاع فیفا از گم شدن جام تعدادی از ماموران برای یافتن جام راهی بوشهر میشوند.
این فیلم داستان پسربچه‌ای است که راهی سازمان ملل می‌شود تا پیام صلح ایرانیان را به رئیس‌جمهورهای جهان برساند و همچنین از حقوق کشورش دفاع کند. البته صحنه حضور وی در سازمان ملل به نمایش درنمی‌آید بلکه بیانیه وی خطاب به خانواده‌اش و دوستانش توسط وی در فیلم خوانده می‌شود
The story of a boy who goes to UN to deliver the message of friendship and peace of Iranians to the world and defend their rights. This happens when a boy from a village around the nuclear plan of Bushehr becomes friend with the s...
فیلم پاپ فیلم داستان یک خانواده بوشهری را در سه اپیزود روایت می‌کند و در هر اپیزود (که به نام یک کشور است) داستان بر یکی از کاراکترها متمرکز است.
It is a 3 episodic film about youth, immigration and the social problems of nowadays Iran.
یک دانشجوی روانشناسی بخاطر امرار معاش و هزینه دانشگاه تاکسی اجاره می کند و همچون کلینیک مشاوره سیار درگیر یک ماجرای پلیسی می شود
این فیلم روایت داستان فرامرز حسین پورمعروف به فرامرزمشت طلا، بوکسور سابق تیم ملی است که درسال 1357 به دلیل ممنوعیت ورزش بوکس در ایران به کویت رفته و درآنجا با پرچم و ملیت آن کشور درمسابقات مختلف ورزشی شرکت کرده است
جلال سربلوک زاده و هوشنگ شادمان دو باجناقی هستند که سال های سال در همسایگی هم زندگی خوشی داشتند تا روزی که جلال سر بلوک زاده بازنشسته می شود. این بازنشستگی باعث اتفاقاتی در این خانواده ها شده که باعث خلق موقعیت های جذاب و کمدی می شود.
داستان این فیلم داستان زوجی است که برای ترمیم رابطه شان و فرار از روزمرگی، بدون فرزندشان به سفری دو نفره می روند. در طول این سفر، با فاصله های عاطفی و دردهای پنهانِ رابطه شان روبه رو می شوند.
