IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

دو خانواده که در محله ای در جنوب تهران زندگی می کنند، نگاه متفاوتی به زندگی دارند. این تفاوت ها برای هر دو مشکل ایجاد می کند.

Two families who live in neighborhood in south of Tehran have different looks to life. These differences make some troubles for both

من عصبانی نیستم. داستان نوید، دانشجوی ستاره دار و اخراجی دانشگاه است که -در حالی که سعی می کند کمترین نیازهای یک زندگی عادی را فراهم کند- سعی می کند وقتی با بداخلاقی های رایج در این کشور مواجه می شود عصبانی نشود...

I'm not Angry. is the story of Navid, a starred and expelled university student who - while trying to provide the least requirements of a normal life -, tries not to get angry when he is faced with the immoralities prevalent in th

فردا مراسم عقد سمیرا است و بهار و پریسا با هیجان در حال خرید هستند. اما شب یکی زنگ می‌زند و می‌گوید عروس مرده و عروسی تعطیل شده است. هر دو شوکه شده اند و آنچه را که شنیده اند باور نمی کنند، به همین دلیل مستقیماً به سراغ نامزد دوستشان، منصور می روند تا از علت مرگ مشکوک او مطلع شوند.

Tomorrow is Samira's wedding ceremony and Bahar and Parisa are shopping excitedly. But at night somebody calls and tells them that the bride is dead and the wedding has been called off. They are both shocked and they cannot believe what they have heard, so they go straight to their friend's fiancé, Mansoor, to find out about the cause of her suspicious death

وقتی مادر خانواده ای از هم جدا می میرد، جلال پدر برمی گردد تا همه چیز را حل کند اما نمی خواهد بچه ها را با خود ببرد.

When the mother of a separated family dies, Jalal the father returns to sort things out but he does not want to take the children with him

در فیلم سد معبر یکی از کارمندان شهرداری با استفاده از موقعیت خود دست روی پول دیگران می گذارد تا به اندازه کافی برای خرید کامیون جمع آوری کند، در حالی که همسرش تهدید می کند اگر فرزندشان را با پس انداز آنها خانه نخرد، سقط می کند.

A municipality employee uses his position to put his hands on other people's money to collect enough to buy a truck, while his wife threatens to abort their child if he does not buy a house with their savings

زنی سعی می کند تکه های شکسته آخرین زندگی خود را ترمیم کند، زیرا اکنون درگیر یک رابطه جدید با مردی است.

A woman tries to mend the broken pieces of her last life, as she is now involved in a new relationship with a man

وقتی پسر ماهی در یک تصادف رانندگی می میرد، بهروز که برای فروش املاک خود به ایران بازگشته است، در مراسم تشییع جنازه شرکت می کند. عشق قدیمی آنها در حالی رخ می دهد که بهروز قصد دارد با سارا ازدواج کند و با او به کانادا برگردد.

When Mahi's son dies in a car accident, Behrouz who has returned to Iran to sell his properties, attends the funeral. Their old romance catches up while Behrouz has planned to marry Sara and go back to Canada with her

طلا و آتی (خواهر) مادر و دختری هستند که سال ها با هم زندگی می کنند. تقریباً 50 سال، به اندازه عمر سیس. وضعیت آنها اما زیاد طول نمی کشد و روزهای جدایی فرا می رسد. جدایی اتفاق افتاد...

Tala and Ati (Sis) are a mother and daughter who have lived together for many years; almost 50 years, as long as the life of Sis. Their situation, however, does not last long, and the days of separation arrive. The separation happ

پل چوبی گذرگاهی بر روی سنگر شمالی تهران قدیم بود که پایتخت را به حومه شمیران متصل می کرد. ارتباط بین تهران قدیم و تهران مدرن.

Wooden Bridge was a passage over the northern trench of old Tehran, connecting the capital to the countryside of Shemiran. A connection between old Tehran and modern Tehran

در جریان جنگ ایران و عراق، یک زن جوان معلول توسط نیروهای بعثی عراق در استان خوزستان (در جنوب ایران) به اسارت گرفته می شود. برادرش به همراه هم رزمانش تلاش می کند خواهرش را از چنگال دشمن رها کند.

During the Iran-Iraq War, a disabled young woman is taken captive by Iraqi Baathist forces in Khuzestan Province (in Southern Iran). Her brother, along with his fellow combatants, tries to free his sister from the clutches of the enemy