IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

یک مرد ایرانی (اکبر عبدی) که در ترکیه گیر افتاده است، به شدت می خواهد ویزا برای رفتن به آمریکا بگیرد. او به امید ازدواج با یک مرد آمریکایی برای گرفتن تابعیت آمریکا شروع به پوشیدن لباس زنانه می کند، اما شروع به شک و تردید می کند و...

A Iranian man (Akbar Abdi) stuck in Turkey, desperately wants to get a VISA to go to America. He starts dressing up as a woman in hopes of marrying an American man to get American citizenship, but he starts having doubts and

اسد مردی است که شب ها به عنوان محافظ شخصی کار می کند. اما در طول روز، او یک گروه جنایی کوچک دارد که تصادفات رانندگی را برای گرفتن پول از شرکت های بیمه ترتیب می دهند.

Asad is a man who works as a private bodyguard at night. But during the day, he has a little criminal band that stages car accidents to extract money from insurance companies

احمد کارآگاهی است که به شبکه پشت جنایتی که اخیراً مرتکب شده است مشکوک است. وقتی تحقیقات بیشتر پیش می‌رود، او متوجه می‌شود که ممکن است در خطر باشد.

Ahmad is a detective who is suspicious of the network behind a recently committed crime. When the investigation advances further, he finds out that he might be in danger too

این فیلم به وضعیت اسفبار یک خانواده پس از مرگ ناگهانی پدرشان می پردازد. خانواده آنها که در حاشیه شهر زندگی می کنند، درآمدی جز سبزی فروشی ندارند.

This movie addresses the plight of a family after the sudden death of their father. Their family, who live on the outskirts of the city, have no income other than selling vegetables

مقاومت گردان عمار در تنگه ابوغریب در آخرین روزهای جنگ ایران و عراق.

The resistance of Ammar battalion in Abughoraib strait at the last days of Iran-Iraq war.

فیلم روز صفر داستان دستگیری عبدالمالک ریگی تروریست معروف و چگونگی انجام آن است.

The story is about the arresting of the famous terrorist Abdolmalek Rigi and how it was accomplished

مهدی باکری فرمانده لشکر 31 عاشورا از برادر کوچکترش حمید می خواهد که به منطقه برگردد و در کنارش باشد.

Mehdi Bakeri, the commander of the 31st Ashura Division, wants his younger brother Hamid to return to the area and be by his side

زنی مرموز در آستانه ورود به دهکده است که به زودی تمام اصول سابق زندگی همه را زیر و رو می کند.

A mysterious woman is about to enter the village who is soon to overturn all the former principles of everybody's lives

قادر، آجرکار اهل سردشت در غرب ایران که همسرش فرزند چهارم خود را باردار است، ناگهان در میان جنایت جنگی رژیم صدام قرار گرفت. در 28 ژوئن 1987، جنگنده های عراقی بمب های گاز خردل را پرتاب کردند.

Qader, a bricklayer from Sardasht in western Iran whose wife is pregnant with her 4th child, suddenly found himself amid a war crime perpetrated by the Saddam regime. On June 28th, 1987 Iraqi air fighters dropped mustard gas bombs

از آنجایی که جهان قرار است چند ماه دیگر بمیرد، بهمن برادرش ترتیبی می‌دهد تا نزدیک‌ترین دوستانش در خانه مزرعه جهان در شمال جمع شوند تا (احتمالاً) آخرین تولد او را با هم جشن بگیرند...

As Jahaan is going to die in a few months, Bahman, his brother, arranges for his closest friends to gather in Jahaan's farm house in north, to celebrate his (probably) last birthday together