در فیلم دندان مار،رضا، کارگر باسابقه یک چاپخانه که بینایی اش به دلیل شغلش آسیب می بیند، مادرش را از دست می دهد. او با یافتن ظلمتی که بر خانه حاکم است خارج از تحمل، می رود تا بر اندوه خود غلبه کند. او به خوابگاهی ختم میشود که در آنجا اتاقش را با پسری جنوبی به نام احمد که گروهی از کودکان یتیم جنگ زده را زیر بال دارد، تقسیم میکند. پس از اولیه
Reza, the veteran worker of a print house whose sight is adversely affected because of his job, loses his mother. Finding the gloom reigning over the home beyond bearing, he departs to overcome his sorrows. He ends up at a hostel where he shares his room with a southern guy called Ahmad who has a group of orphan war-stricken children under his wing. After the initial
- 105 دقیقه
-
-
-
-
1 بار برنده جایزه و 2 بار نامزد دریافت جایزه