در فیلم فریاد،در جنوب ایران فاروغ که گاراژ دارد اجازه نمی دهد سهراب کار خودش را داشته باشد. آنها با هم دعوا می کنند و در این مبارزه فاروغ بر اثر سکته قلبی می میرد. برادرانش برای انتقام به دنبال سهراب می روند. سهراب با کامیونش به کافه فرار می کند. در آنجا با زنی باردار فاطمه آشنا می شود و تصمیم می گیرد او را به شهر ببرد. پسر صاحب کافه نیز با او می آید اما من…