در فیلم دندان مار،رضا، کارگر باسابقه یک چاپخانه که بینایی اش به دلیل شغلش آسیب می بیند، مادرش را از دست می دهد. او با یافتن ظلمتی که بر خانه حاکم است خارج از تحمل، می رود تا بر اندوه خود غلبه کند. او به خوابگاهی ختم می‌شود که در آنجا اتاقش را با پسری جنوبی به نام احمد که گروهی از کودکان یتیم جنگ زده را زیر بال دارد، تقسیم می‌کند. پس از اولیه