فیلم هجرت
داوود (فرامرز قریبیان)، که کارش صیادی است، با برادر کوچکش محمد (ستار نعمتی) اختلاف دارد، و پس از به قتل رساندن او از ترس برادر بزرگترش موسی (حمید طاعتی) به شهر میگریزد و در مسافرخانهٔ اکبر آقا (جعفر والی) ساکن میشود...
- 96 دقیقه
-
-
-
-
داوود (فرامرز قریبیان)، که کارش صیادی است، با برادر کوچکش محمد (ستار نعمتی) اختلاف دارد، و پس از به قتل رساندن او از ترس برادر بزرگترش موسی (حمید طاعتی) به شهر میگریزد و در مسافرخانهٔ اکبر آقا (جعفر والی) ساکن میشود...
گرفسور در حال آزمایشات مختلف بر روی یکی از گربه های اهالی گربستان است. او قصد دارد با پژوهش روی گیاهان راهی برای طولانی کردن عمر گربه ها پیدا کند. حاکم شهر گربه ها از طریق مشاورش تیزگربه متوجه تحقیقات و توانایی گرفسور شده و قصد دارد گرفسور را برای طولانی شدن عمر خودش به خدمت بگیرد. گرفسور لاجرم پیشنهاد را پذیرفته و راهی شهر گربه ها می شود. گربه های گربستان نیز از سخت گیری های پلیس گربستان به تنگ آمده و قصد رفتن به شهر گربه ها را دارند غافل از اینکه….
گربه های طماع گربستان برای رسیدن به آروزهای خود تصمیم دارند در مسابقه ای شرکت کنند که دسیسه مشاور حاکم شهر گربه هاست. سفر آن ها به شهر گربه ها آغاز می شود، غافل از اینکه حاکم شهر به کمک کشفیات گرفسور و تحقیقات می خواهد عمر آن ها گرفته و به عمر خودش اضافه کند...
each Cat who lives in Gorbestan tries to be singer , so be famous and transferred to Cats city . Shangoul the cute and funny cat has a different plan with his friend Khengoul
پسر و دختر دو خانواده قصد ازدواج دارند. اما بیست سال است به خاطر مخالفت والدینشان با هم یا خواستگاری و یا عقد و یا عروسی شان به هم خورده است. دعوا بین دو خانواده بالا می گیرد تا اینکه پسر و دختر تصمیم می گیرند خودکشی کنند…
Saeed and Niloo loves each other and want to get marry for 20 years but each time their families intervene and prevent them from getting marry. Until they decide to commit suicide together. Finally their families agree on their ma...
1 بار نامزد دریافت جایزه
شیطنتهای پسرعمهزا، کلاهقرمزی و آقای مجری را به دردسر میاندازد و ماجرای جدیدی پیش میآید که منجر به ورود مهمان ناخواندهای میشود...
Its a story about Pesar Amezah's troubles and how Kolah Ghermezi finds a newborn in the jungle and the struggles they go through
كلاه قرمزي پس از سالها در امتحانات مدرسه اش قبول مي شود و به عنوان شاگرد ممتاز مدرسه معرفي مي شود طوري كه حتي تصويرش از تلويزيون نيز پخش مي گردد. حالا بنا به قولي كه داده شده آقاي مجري بايد برايش يك دوچرخه بخرد ولي او توانايي مالي ندارد. در همين زمان تلفني از سوي عموي كلاه قرمزي كه قرمزي بزرگ نام دارد به او مي شود و كلاه قرمزي را همراه آقاي مجري و نرگس به منزل مجللش دعوت مي كند.
Two bandits kidnap a boy who in the same time is helping a girl who has been a prisoner in her room for whole life
«كلاه قرمزي» كه حالا بزرگ شده مشغول تحصيل است اما بازيگوشيهايش سبب ميشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او براي اينكه شغلي به دست آورد نيز نتيجهاي عايدش نميكند، تا اينكه از طريق تماشاي تلويزيون و ملاحظه برنامه «آقاي مجري» تصميم ميگيرد تا روانه تلويزيون شود .
A boy travels a long way from his village to Tehran to work as a showman in a kid's show; but finds it harder than he thought.
محمد علي پس از دو سال به زادگاهش باز مي گردد. قنات ده خشك شده و ساكنانش به كاروانسراي زيارتگاهي پناه برده اند. علت خشك شدن قنات چاه عميقي است كه فرد متمكني به نام (كربلايي علي) در حريم قنات حفر كرده. محمد علي تصميم مي گيرد...
An Iranian villager wants to restore a nearby well in hopes of solving a water sortage, but is haunted by a local legend of a monster that drinks the wells dry
3 بار برنده جایزه
با شروع جنگ، بيمارستاني در خرمشهر به محاصره دشمن درمي آيد و از هوا و زمين مورد هجوم قرار مي گيرد. محمد جهان آرا، فرمانده جوان سپاه خرمشهر، پيشنهاد مي كند مجروحان و پزشكان با يك آمبولانس و لندرور، به دنبال جيپ به غنيمنت گرفته شده كه در آن رزمندگان راه را باز مي كنند، از بيمارستان خارج شوند.
With the beginning of Iran-Iraqi war a hospital in Khoramshar is surrounded by the Iraqi army and is being attacked from both land and sky. Jahan Ara the young leader of the Iranians wants the injures and the rest of the women and...
5 بار برنده جایزه
سروان پوريا فرمانده يك پاسگاه ساحلي است. او در آستانه ازدواج و آغاز زندگي مشترك با يك مسئله جنايي درگير مي شود. يك از همكارانش به قتل مي رسد. او با تلاش و همفكري همسرش موفق به كشف راز اين جنايت مي شود ولي ضمن پيگيري راز بزرگتري را در مقابل خود مي بيند...
Pourya is a police officer who is about to get marry. But he faces a challenge when one of his friends get killed and he has to discover the secret behind that
2 بار برنده جایزه