داستان فیلم دربارهٔ عشق یک دختر و پسر و ازدواج آنها در حالی که دختر در کما است و ازدواج آنها باعث میشود شرایط پیچیدهای رخ دهد
-
-
-
-
1 بار نامزد دریافت جایزه
داستان فیلم دربارهٔ عشق یک دختر و پسر و ازدواج آنها در حالی که دختر در کما است و ازدواج آنها باعث میشود شرایط پیچیدهای رخ دهد
1 بار نامزد دریافت جایزه
در فیلم خواهران غریب دو دوقلو از هم جدا شدهاند که هر کدام با یکی از والدین زندگی میکنند و از وجود دیگری بیخبرند، یکدیگر را ملاقات میکنند و جای خود را عوض میکنند.
Two separated twins, each living with a single parent and unaware from other one's existence, meet each other and switch places
1 بار برنده جایزه
درباره خانواده ای است که یک شب فرصت پیدا کردند تا مشکل مادرشان را حل کنند.
It is about a family who one night got the opportunity to solve their mother's problem
3 بار نامزد دریافت جایزه
داستان این فیلم در مورد چهار دانشجو به نامهای ترانه، آذر، کامی و روزبه است که میخواهند به هر قیمتی پایاننامهای را به استاد بهرامی تحویل دهند.
شوهر مریم سال ها اسیر جنگی است. مریم شبانه از خانه خارج می شود، دخترش به او مشکوک است. یک تماس ناشناس از رابطه مریم با یک غریبه می گوید.
Maryam's husband has been a prisoner of war for many years. Maryam leaves the house at night, her daughter suspicious of her. An anonymous call from Maryam's relationship with a stranger says
به عنوان بخشی از یک توطئه سازماندهی شده توسط سرویس اطلاعاتی بریتانیا، گروهی از ایرانیان مقیم خارج که عمدتاً از سازمان مجاهدین خلق استخدام شده اند، قصد دارند پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 2009 شورش هایی را برانگیزند.
As part of a conspiracy orchestrated by the British intelligence service, a group of Iranian expatriates recruited mainly from Mojahedin-e-Khalq organization plan to instigate riots in the aftermath of 2009 Iran presidential elections
سعید مزونی چهل ساله، سختگیر و متعصب در اعتقادات مذهبی است. یک روز همسرش با راننده ای مواجه می شود که او را روسپی می پندارد. سعید غرق در خشم به دنبال انتقام است. با این کار او وارد ماجراهای مختلفی می شود...
Saeed is a forty-year-old mason, severe and fanatical in his religious beliefs. One day his wife is accosted by a driver who assumes she is a prostitute. Seething with rage, Saeed seeks revenge. In so doing he gets into various br
1 بار نامزد دریافت جایزه
مینو شوهرش حامد را به ملاقات سپیده زنی که از گذشته می شناسد می برد. این دیدار خاطرات قدیمی را دوباره زنده می کند.
Minoo takes her husband Hamed to meet Sepideh a woman he knows from the past. This meeting brings the old memories back alive again
2 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه
از هما، کارکشته ترین پرستار بیمارستان خواسته می شود که از مادر مسن صاحب بیمارستان مراقبت کند. ده روز آینده شاهد بارش مداوم برف است که هر دو زن را به دام می اندازد اما تعداد زیادی درهای ناشناخته را باز می کند.
Homa, the most accomplished nurse in the hospital is asked to care for the elderly mother of the owner of the hospital. The next ten days sees continuous snow fall, trapping both women but opening a host of unknown doors
2 بار برنده جایزه و 8 بار نامزد دریافت جایزه
یک راننده تاکسی زن جوانی را در بیمارستان کوچک ایران می برد. تا زمانی که به آنجا میرسد، متوجه میشود که باید تصمیمهای مهمی بگیرد که ممکن است زندگی او را تغییر دهد.
A taxi driver takes a young woman at a small Iranian hospital. As long as he gets there he realizes that he must take crucial decisions that may change his life
6 بار برنده جایزه و 4 بار نامزد دریافت جایزه