IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

داستان فیلم نرگس,درباره آفاق است که با جوانی به نام عادل زندگی می کند. آفاق از کودکی، عادل را بزرگ کرده و بعد به ناچار به عقد او درآمده است. آن دو از طریق دزدی گذران می کنند. عادل با دختر جوانی که خانواده فقیری دارد، آشنا می شود و به او دل می بندد. آفاق برای آن که امکان ازدواج آن دو را فراهم کند، خود را مادر عادل معرفی می کند.

Adel is a young criminal who frequently teams up with his middle-aged wife Afagh in order to carry out the most audacious schemes. But when Adel falls in love with Narges, he realises he is quite prepared to start a new life on th...

در فیلم آن سوی آتش, نوذر پس از آزادی از زندان به سراغ برادر خود، عبدالحمید، می‌رود تا سهم خود را از پولی که شرکت نفت بابت تصاحب خانه آن‌ها پرداخته بگیرد. عبدالحمید نگهبان شرکت نفت است. نوذر به عنوان کارگر حفاری در شرکت نفت مشغول کار می‌شود و به آسیه، دختر لال شیر فروش، دل می‌بندد

Greed and power are the principal themes in Kianus Aayari's tale about two brothers in 1970's Iran. When the National Iranian Oil Company expands its drilling operations in the region, one family finds themselves displaced from th...

در فیلم چمدان,اعضای خانواده ای در راه سفر به یكی از شهرهای شمالی كشور، در كنار جاده، چمدانی می یابند. داماد خانواده با شیطنت دیگران را ترغیب می كند كه چمدان را بگشایند. اما با منع پدر همسرش روبرو می شود. عاقبت چمدان از باربند اتومبیل آنها می افتد.

On a road trip to the north the members of the family find a suitcase. They want to open it but the head of the family is not allowing them. This marks the beginning of the adventures for them in the rest of their trip

در فیلم سایه خیال,حسین پناهی دژکوه، نویسنده یک‌لاقبای خیالباف و شاعر ناکامی است که شبی در خلوت تنهایی، در اوج خیال بافی، آدمی به نام غلومی خلق می‌کند، که همه جا مثل سایه به دنبال اوست. از طرف دیگر دوست حسین که قصد ازدواج با دختر همسایه را دارد.او به اصرار دوست ناشرش در محفلی شاعرانه شرکت می‌کند و در آنجا...

در فیلم بازیچه,قدیر ظفرلو صاحب یک شرکت مضاربه ای جهت تهیه ویزای سفر برای دخترش فرشته، او را به عقد راننده خود امیر درمی آورد. ملوک همسر اول قدیر، امیر را در جریان قرار داده و امیر نیز از خروج فرشته جلوگیری می کند. فرشته که برای رهایی خود به منزل پدرش رفته بود با طلبکاران پدرش روبرو می شود و به منزل امیر باز می گردد....

درفیلم خانه خلوت,امیر جلال الدین قصه نویس پیر مطبوعات، حاضر نیست دست از نوشتن بردارد. با اینکه زمان عوض شده و دیگر کسی خواستار تخیلات او نیست. اما همچنان سرسختی نشان میدهد و به اعتراض همسر و راهنمایی های سردبیر و سودجویی سمساران وقعی نمیگذارد. حضور «نرگس»، زن جوانی که رد شوهرش را در جنگ گم کرده است، موجب میشود تا..

Jalal, who was a columnist in the press in the past, is not ready to adapt to their new way of writing and gets into trouble. The insistences of his wife and a young writer also do not lead anywhere and he stops writing for the pr...

در فیلم کشتی آنجلیکا,سال ها پیش کشتی آنجلیکا با محمولهٔ ارزشمندی از طلا و نقره در دریا غرق شده است. احمد بیک موفق می شود محل غرق شدن کشتی را بیابد و در پی خارج ساختن گنجینهٔ آن برآید. او برای این کار با پسر حاکم شیراز و به شرط تقسیم غنایم عازم محل غرق کشتی آنجلیکا می شود اما ...

Many years ago The Angelica which was carrying gold and silver from the Portuguese to the Arab Sheykhs had been sunk in the Persian gulf. Ahmad Beyk manages to find it's place and is after getting the treasure out. He goes to Shir...

فیلم خداحافظ دختر شیرازی اقتباسی از فیلمنامه نیل سایمون با نام «دختر خداحافظی» است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است که یکی از شیراز یکی از آبادان و دیگری از تهران! به دلیل شرایط فعلی مجبورند همدیگر را تحمل کنند تا محمود را پیدا کنند.

Based on Neil Simon's Goodbye Girl it is a romantic story Nasim who is from Abadan and Shabnam a widow who lives with her girl. When they both rent the same house they have to deal with each other until find a solution

در فیلم جنگل پرتقال,معلمی به نام علی بهاریان و با نام هنری سهراب بهاریان در رشته نمایشنامه‌نویسی تحصیل کرده و حالا پس از سال‌ها بی‌کاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده‌است.معلمی آنچنان سختگیر که در عرض ۳ روز ۵ نفر را از کلاس اخراج می‌کند و حالا از طرف مدیر تهدید می‌شود که اگر...

Despite his desire, Ali Baharian goes to Tonekabon, the city where he studied in, to get his degree

در فیلم هور در آتش,رحمت به خط مقدم منتقل شده و بابا عقیل به علت کهولت سن پشت جبهه مانده تا در انبار نان خدمت کند. بابا عقیل موقع مراجعت برای رحمت پیغام می‌فرستد تا او را ملاقات کند، اما با شروع حمله دشمن رحمت فرصت نمی‌یابد که به پشت جبهه حرکت کند. بابا عقیل تصمیم می‌گیرد به خط مقدم برود. یک جوان بسیجی به نام…