در فیلم اینجا کسی نمی میرد,اشکان سربازی است که در نزدیکی مرز عراق و ایران نگهبانی می دهد. هیچ کس آنجا زندگی نمی کند اما یک روز متوجه دختری از روستای دور می شود.
Ashkan is a soldier guarding some place near the border between Iraq and Iran. No one lives there but one day he notices a girl from a far village
در فیلم گرگ بازی,چند دوست قدیمی یک شب در خانه موروثی یکی از آنها جمع می شوند. اما وقتی مهمانان جدید به آنها ملحق می شوند، اتفاقات عجیبی برای آنها رخ می دهد و مشکلات شروع می شود.
Few old friends one night gather in the inherited house of one of them. But when new guests join them strange things begin to happen for them and the troubles begin
در فیلم اعترافات ذهن خطرناک من ,مردی از خواب بیدار می شود و نام خود را به خاطر نمی آورد. او نمی تواند به خاطر بیاورد که آیا او یک معتاد است یا سرطان دارد یا شاید فقط شبیه آن است. به همین دلیل وارد بازی ای می شود که برای او در نظر گرفته شده است.
A man wakes up in the middle of nowhere, not remembering his name. He can't remember if he's an addict, or he has cancer or maybe he just looks like it. That's why he enters the game that's been set up for him
1 بار برنده جایزه و 6 بار نامزد دریافت جایزه
فیلم بانک زده ها داستان جذاب یک سارق بانک را روایت می کند.
The movie "Bank Robbers" tells the fascinating story of a bank robber
داستان فیلم رماتیسم عماد و طوبی درباره دختر و پسر جوانی به اسم عماد و طوبا است که دست سرنوشت آنها را برای اولین بار روبروی هم قرار می دهد ، هر دو خوب می دانستند که عشق بیشتر یک مهارت است تا هیجان و تپش قلب و خارش پوست…
فیلم کولبرف راوی داستان زنان و مردانی است که با کمترین امکانات و سخت ترین شرایط زندگی می کنند
Kulbarf is the narrator of the story of men and women who live with the least means and the most difficult conditions
این فیلم موفق به کسب جایزه ویژه جشنواره بین‌المللی فیلم Blackbird آمریکا شد.و همچنین موفق به کسب جایزه ویژه جشنواره تحت عنوان SNEAKY TWIST شد.
در فیلم قفل, بهرام در شبی بارانی و پُر ترافیک به همراه فرزند خُردسالش برای یافتن ِیک کلینیک پزشکی که همسرش در آن به انتظار است در خیابان‌های‌نا آشنا گُم می شود.
در فیلم ثانیه,درد، درد، درد کلمه آشنایی که مدام به گوشم می خوره بعضی موقع ها هم به جونم می خوره...
در فیلم ننگر هارداستان زنی با نام زرغونه از اهالی ننگرهار(ولایتی در افغانستان ) که سال‌ها پیش با همسرش به ایران مهاجرت کرده اند را بیان میکند
There are many years of shopping and selling women & girls in the state of Afghanistan , Nangarhar
این فیلم اولین ساخته بلند علی احمدزاده است که با پروانه ساخت ویدئویی (تله فیلم) ساخته شد اما وزارت ارشاد آن را به دلیل موارد غیراخلاقی و شرم آور توقیف کرد و از حضور در جشنواره فیلم فجر بازماند.
در فیلم مهمونی کامی,گروهی از جوانان پس از خوشگذرانی از شمال، اکنون قصد دارند در یک مهمانی در تهران شرکت کنند، اما این تنها آغاز مشکلات آنهاست.
A group of youngsters after having fun enjoying the north now are about to go attend a party in Tehran but that is only the beginning of their problems
1 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه
