فیلم اسید
داستان افسری را روایت می کند که برای شناسایی یک باند مواد مخدر وارد اعضای این باند شده و درباره آنان به تحقیق می پردازد...
-
93 دقیقه
-
-
-
-
داستان افسری را روایت می کند که برای شناسایی یک باند مواد مخدر وارد اعضای این باند شده و درباره آنان به تحقیق می پردازد...
امیر و نرگس، دو عاشق هستند. مرد جوان از یک خانواده فقیر است و پس از اخراج از شغل خود به عنوان پیشخدمت، مجبور به پیدا کردن کار در یک جامعه ماهیگیری است. این در حالی است که نرگس از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار است اما آنها در حال حاضر رابطه خود را مخفی نگه می دارند...
A poetic love story about young generations' hope for a freer future, entrenched inequalities, and refugee movements that threaten their lives in contemporary Iran
4 بار برنده جایزه و 7 بار نامزد دریافت جایزه
که خانه ای سرد و بی بچه، آنطرف زرق و برق یک رویا، بارانی نازل می شود، زوج و خانه ای سرد، بر سر باران در جنگ و دعوایند. شاهرخ راضی و پروانه ناراحت، قصه در آنجا، هتل رویایی، همه را پیش می برد با خود، حالا پروانه بر سر باران راضی و شاهرخ در مرز فریب ناراضی اینکه باران می آید یا نمی آید، بسته به مرزیست که خود ساخته و پرداخته… شاهرخ را می گویم.
Cold and childless houses, beyond the splendor of a dream, rain falls, couples and cold houses are fighting over rain in the rain
داوود (فرامرز قریبیان)، که کارش صیادی است، با برادر کوچکش محمد (ستار نعمتی) اختلاف دارد، و پس از به قتل رساندن او از ترس برادر بزرگترش موسی (حمید طاعتی) به شهر میگریزد و در مسافرخانهٔ اکبر آقا (جعفر والی) ساکن میشود...
گرفسور در حال آزمایشات مختلف بر روی یکی از گربه های اهالی گربستان است. او قصد دارد با پژوهش روی گیاهان راهی برای طولانی کردن عمر گربه ها پیدا کند. حاکم شهر گربه ها از طریق مشاورش تیزگربه متوجه تحقیقات و توانایی گرفسور شده و قصد دارد گرفسور را برای طولانی شدن عمر خودش به خدمت بگیرد. گرفسور لاجرم پیشنهاد را پذیرفته و راهی شهر گربه ها می شود. گربه های گربستان نیز از سخت گیری های پلیس گربستان به تنگ آمده و قصد رفتن به شهر گربه ها را دارند غافل از اینکه….
گربه های طماع گربستان برای رسیدن به آروزهای خود تصمیم دارند در مسابقه ای شرکت کنند که دسیسه مشاور حاکم شهر گربه هاست. سفر آن ها به شهر گربه ها آغاز می شود، غافل از اینکه حاکم شهر به کمک کشفیات گرفسور و تحقیقات می خواهد عمر آن ها گرفته و به عمر خودش اضافه کند...
each Cat who lives in Gorbestan tries to be singer , so be famous and transferred to Cats city . Shangoul the cute and funny cat has a different plan with his friend Khengoul
پسر و دختر دو خانواده قصد ازدواج دارند. اما بیست سال است به خاطر مخالفت والدینشان با هم یا خواستگاری و یا عقد و یا عروسی شان به هم خورده است. دعوا بین دو خانواده بالا می گیرد تا اینکه پسر و دختر تصمیم می گیرند خودکشی کنند…
Saeed and Niloo loves each other and want to get marry for 20 years but each time their families intervene and prevent them from getting marry. Until they decide to commit suicide together. Finally their families agree on their ma...
1 بار نامزد دریافت جایزه
شیطنتهای پسرعمهزا، کلاهقرمزی و آقای مجری را به دردسر میاندازد و ماجرای جدیدی پیش میآید که منجر به ورود مهمان ناخواندهای میشود...
Its a story about Pesar Amezah's troubles and how Kolah Ghermezi finds a newborn in the jungle and the struggles they go through
كلاه قرمزي پس از سالها در امتحانات مدرسه اش قبول مي شود و به عنوان شاگرد ممتاز مدرسه معرفي مي شود طوري كه حتي تصويرش از تلويزيون نيز پخش مي گردد. حالا بنا به قولي كه داده شده آقاي مجري بايد برايش يك دوچرخه بخرد ولي او توانايي مالي ندارد. در همين زمان تلفني از سوي عموي كلاه قرمزي كه قرمزي بزرگ نام دارد به او مي شود و كلاه قرمزي را همراه آقاي مجري و نرگس به منزل مجللش دعوت مي كند.
Two bandits kidnap a boy who in the same time is helping a girl who has been a prisoner in her room for whole life
«كلاه قرمزي» كه حالا بزرگ شده مشغول تحصيل است اما بازيگوشيهايش سبب ميشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او براي اينكه شغلي به دست آورد نيز نتيجهاي عايدش نميكند، تا اينكه از طريق تماشاي تلويزيون و ملاحظه برنامه «آقاي مجري» تصميم ميگيرد تا روانه تلويزيون شود .
A boy travels a long way from his village to Tehran to work as a showman in a kid's show; but finds it harder than he thought.