IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

در فیلم سال دوم دانشکده من , مهتاب و آوا در سال دوم دانشگاه در رشته مهندسی همکلاسی هستند. داستان از جایی شروع می شود که آنها و سایر همکلاسی هایشان به سفری به اصفهان می روند.

Mahtab and Ava are classmates in their second year of college studying engineering. The story begin when they and other classmates go on a trip to Esfahan

در فیلم سیب,پس از دوازده سال حبس توسط والدین خود، سرانجام دو خواهر توسط مددکاران اجتماعی آزاد می شوند تا برای اولین بار با دنیای بیرون روبرو شوند.

After twelve years of imprisonment by their own parents, two sisters are finally released by social workers to face the outside world for the first time

در فیلم اسب دوپا, پسرکی برای یافتن شغل باید در مسابقه ای با بچه های فقیر دیگر شرکت کند. هر کدام از بچه ها بهتر بتواند بچه بی پایی را که پاهایش را در جنگ از دست داده برای رفتن به مدرسه کول بگیرد و چون اسب بدود برنده این شغل است. مسابقه سختی در می گیرد و سرانجام پسرک برنده می شود. پسرک در مقابل دریافت 1 دلار دستمزد روزانه، هر روز پسر بی پا را چون اسب به کول می کشد و با خود به مدرسه می برد و می آورد و وقتی که او را بر کول خود دارد با خرها و اسب هایی که در کوچه رفت و آمد می کنند، مسابقه می دهد اما…

A wealthy boy hires a poor child to carry him around like a horse

در فیلم تخته سیاه,معلمان دوره گرد کرد در حالی که تخته سیاه بر پشت دارند، در تپه ها و روستاهای ایران، نزدیک مرز عراق در زمان جنگ ایران و عراق، به دنبال دانش آموزان می گردند. سعید با گروهی از پیرمردها به دنبال بمباران شده خود می افتد...

Itinerant Kurdish teachers, carrying blackboards on their backs, look for students in the hills and villages of Iran, near the Iraqi border during the Iran-Iraq war. Said falls in with a group of old men looking for their bombed-o

در فیلم ساموئل خاچیکیان یک گفتگو ,که در تابستان سال ۱۳۷۷ زنده‌یاد ساموئل خاچیکیان، از مهم‌ترین کارگردان‌های نسل اول سینمای ایران، در گفت‌وگویی با ماهنامه‌ی سینمایی فیلم شرکت کرد. بهانه‌ی این دیدار، گردآوری مجموعه مطالبی درباره‌ی شیوه‌های مختلف کارگردانی در سینمای ایران بود. گفت‌وگویی که همان سال در کتاب سال سینمای ایران منتشر شد و تنها فرزند او، ادوین خاچیکیان نیز در بخش‌هایی از آن حضور داشت. این فیلم تلاش برای مصورسازی، از طریق تنها فایل صوتیِ به جا مانده از آن گفت‌وگو است.

فیلم گلدن تایم در 12 قسمت روایت می شود. هر قسمت در یک ماه اتفاق می افتد و ما 12 داستان را از آوریل تا مارس می بینیم. وجه مشترک داستان ها لوکیشن است و همه آنها در ماشین و در زمان طلایی فیلمبرداری شده اند.

Golden Time is narrated in 12 episodes. Each episode happens in one month and we see 12 stories from April to March. The common feature in the stories is the location, and all of them have been shot in a car and at the golden time

در فیلم آخرین تولد,ثریا در حال جشن تولد با همسر و دوستانش در کابل است. در این مهمانی از تصرف هرات توسط طالبان و احتمال پیشروی آنها به کابل مطلع می شوند.

Soraya is celebrating her birthday with her husband and friends in Kabul. At the party, they learn about the capture of Herat by the Taliban and the possibility of their advance to Kabul.

در فیلم سقف کاذب,میثم و تینا به تازگی ازدواج کرده اند و در حال اجاره ساختمان جدید هستند. یک روز در پارکینگ شروع به شستن ماشین می کنند و چند ساعت بعد متوجه می شوند که سقف پارکینگ ریخته است. آنها در گفتن شک دارند ...

Meysam and Tina have just married and are renting a new building. One day they start washing the car in the parking lot and a few hours later they find out that the roof of the parking lot is spilled. They have doubts about tellin

در فیلم دو,زنی استخدام می شود تا در خانه ای به عنوان خدمتکار مشغول به کار شود. مرد از اروپا برگردانده می شود و می خواهد خانه اش را بفروشد. زندگی این دو در این فیلم به صورت موازی به نمایش در می آید.

A woman is hired to work as a servant in a house. The man is returned from the Europe and wants to sell his house. The life of this two is showing in parallel in this film

در فیلم مندیر بارون: شاهرخ جوانی اصالتاً بختیاری است ولی در تهران متولد و بزرگ شده است. او فرزند یک رزمنده مفقود الاثر است. شاهرخ پس از اینکه در تهران گرفتار مشکلاتی می شود، تصمیم می گیرد به زادگاه پدری خود برگردد و به نوعی با بازگشت به اصل خویشتن، در مورد گذشته خانواده خود کنکاش می‌کند که ...