IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

فیلم خداحافظ دختر شیرازی اقتباسی از فیلمنامه نیل سایمون با نام «دختر خداحافظی» است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است که یکی از شیراز یکی از آبادان و دیگری از تهران! به دلیل شرایط فعلی مجبورند همدیگر را تحمل کنند تا محمود را پیدا کنند.

Based on Neil Simon's Goodbye Girl it is a romantic story Nasim who is from Abadan and Shabnam a widow who lives with her girl. When they both rent the same house they have to deal with each other until find a solution

در فیلم جنگل پرتقال,معلمی به نام علی بهاریان و با نام هنری سهراب بهاریان در رشته نمایشنامه‌نویسی تحصیل کرده و حالا پس از سال‌ها بی‌کاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده‌است.معلمی آنچنان سختگیر که در عرض ۳ روز ۵ نفر را از کلاس اخراج می‌کند و حالا از طرف مدیر تهدید می‌شود که اگر...

Despite his desire, Ali Baharian goes to Tonekabon, the city where he studied in, to get his degree

در فیلم هور در آتش,رحمت به خط مقدم منتقل شده و بابا عقیل به علت کهولت سن پشت جبهه مانده تا در انبار نان خدمت کند. بابا عقیل موقع مراجعت برای رحمت پیغام می‌فرستد تا او را ملاقات کند، اما با شروع حمله دشمن رحمت فرصت نمی‌یابد که به پشت جبهه حرکت کند. بابا عقیل تصمیم می‌گیرد به خط مقدم برود. یک جوان بسیجی به نام…

در فیلم یک سطر واقعیت,حرفه یک زوج روزنامه نگار به نام کسری و فروغ پس از تحولات سیاسی و اجتماعی که منجر به تعطیلی بسیاری از مجلات ایرانی شده است، به خطر افتاده است.که یک هفته نامه فرهنگی ـ ادبی را منتشر می کنند با عنوان ...

The career of a journalist couple, Kasra and Forough is endangered in the aftermath of political and social changes, which have led to the closure of many Iranians journals. They publish a cultural-literary weekly magazine titled ...

در فیلم دم سرد,مریم نامی دخترانه و نشان از نجابت در دنیای زنان است. مریم سی و چند ساله است و دخترانه به دنیا آمده، پسرانه بلوغ را رد کرده‌است و مردانه برای معاش هر روز را سخت سگ دو می‌زند. کاش مریم نبود…

Maryam have been past thirty. The woman who borne as a girl but...she passed her puberty like a boy and in the way of love and subsistence she tried hard her every day just like a male...

فیلم ریحانه سرگذشت زنی است تنها، او که از گذشته خود جدا شده به شهر زادگاهش باز می‌گردد تا زندگی تازه‌ای را جستجو کند. در ابتدا به خانه پدری که اینک برادرش با فقر در آن زندگی می‌کند می‌رود. برادر که وجود او را مزاحم زندگی خود می‌داند، از این موضوع به شدت ناراحت و عصبانی است. ریحانه ناگزیر به سراغ خواهر خود می‌رود.

Reyhaneh leaves her husband and come to live by her father's house but her brother who has financial problems wants her out. He wants to force her into another marriage but she leaves for her sister's house. But the troubles are w...

در فیلم مسافران,مهتاب، خواهرِ ماهرخ، همراهِ شوهر و دو پسرِ خردسالش با یک سواریِ کرایه از شمالِ ایران به سوی تهران راه می‌افتند تا آینهٔ موروثیِ نوعروسِ خانواده را به جشنِ عروسیِ ماهرخ برسانند. در راه زنی روستایی با ایشان هم‌سفر می‌شود؛ و سپس همگی در تصادف با یک نفتکش می‌میرند. خبر به خانواده می‌رسد و عروسی به سوگواری تبدیل می‌شود.

A young woman's wedding becomes a ritual of mourning when her sister and family die in an auto accident on the way to the wedding. The sisters' mother refuses to accept her daughter's death, and in the midst of wedding guests and ...

در فیلم یحیی سکوت نکرد,کودکی هفت ساله به نام یحیی توسط پدر به عمه‌اش سپرده می‌شود. عمه‌ای ناآشنا که زندگی پر راز و رمزی دارد. یحیی با ورود به این دنیای جدید در پی کشف مفاهیم جدید زندگی است. این کنکاش برای او هزینه سنگینی به همراه می‌آورد.

Young Yahya's father is going far looking for a job,therefore Yahya should stay with her infamous aunt....

در فیلم نخودی,یک کارگردان تئاتر عروسکی که در انجام نمایش‌هایش ناموفق است با هر شکست و تحقیر کوچک و کوچک‌تر می‌شود اما ملاقات با نخودی در سرزمین قصه‌ها، زندگی او را تغییر می‌دهد.

A puppeteer whose career has been affected by the invasion of films, computer games and internet is fired and his show is closed down. He meets a fortune-teller whom casts a spell on him, so whenever he is put down or bullied, he ...

درفیلم دایره زنگی,تهران جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعد از ظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تأمین کنند، شیرین جرأت ندارد ماشین پدر را که یواشکی از خانه بیرون آورده و با آن تصادف کرده، با آن وضع به خانه برگرداند. آنها راهی خانه ای در شمال شهر می شوند تا با کاری که انجام می دهند، پول مورد نیاز را تأمین کنند.

Mohammad is sent to an apartment situated in uptown Tehran to install their satellite dishes, while having satellite TV is illegal in Iran. He arrives there with a girl named Shirin who seems to be his girlfriend and is in need of...