IIMDB: Ratings, Reviews, Iranian Films and Serials

این فیلم درباره شخصی به نام حشمت با نقش آفرینی مهدی فتحی است که آدم بی سوادی است و در سال های جنگ جهانی اول با احتکار قند و شکر و فروش آنها پول زیادی جمع کرده است و برای خودش برو و بیایی به دست آورده است و به این ترتیب از پولدارهای تازه به دوران رسیده به شمار می رود.....

Heshmat is a poor worker in Shiraz who, thanks to his diligence, has gathered a small fortune. After the World War I, he becomes prosperous by hoarding sugar and selling it to S.P.R (South Persia Rifles). Then he moves to Tehran, ...

داستان یک شکاربان همراه پسر نوجوانش است که با مالک و سرمایه‌دار بزرگ منطقه درگیر می‌شود، در این بین معلم مدرسه و رئیس پلیس منطقه هم درگیر ماجرا می‌شوند و هر یک چون از دیگری دلخوشی ندارد، برخوردها و درگیریهایشان در فیلم داستان‌هایی را رقم می‌زند.

پسران آقای «پاك نهاد» مؤسس مدرسه ناشنوایان به بهانه اینكه پدر به خارج از كشور رفته ، قصد دارند ساختمان قدیمی مدرسه را خراب كرده و به جای آن پاساژ بنا كنند.

The film tells the story of an old man named Paknahad, whose sons hid him in a nursing home to seize their father's property

انقلاب شده و کاسبی اِبی و وَلی، آنتیک بازهای قبل انقلاب کساد است؛ اما در بازِ ضریح پر از پول یک امامزاده، مسیر زندگی‌شان را تغییر می‌دهد» فیلم درباره دو دله‌دزد است که گذرشان به یک امامزاده می‌افتد و تصمیم می‌گیرند با تأسیس امامزاده‌ای قلابی پول‌وپله‌ای به جیب بزنند…

ماجرای تلاش سه شکارچی، برای شکار گوزن زرد ایرانی در حال انقراض است: «کی می‌دونه حیوون‌ها دوست دارن بمیرن یا تاکسیدرمی شن؟» داستان فیلم درباره برادر ناتنی محمدرضا پهلوی و علاقه‌مندی اش به شکار گوزن است. او در بحبوبه پیروزی انقلاب مجبور می‌شود برای پیدا کردن گوزن زرد به جنگل‌های شمال برود و…

در خلاصه داستان رسمی فیلم کفایت مذاکرات آمده است: «این چیزها تو سریال‌های ترکی هم قفله…» فیلمی کمدی درباره رحم اجاره‌ای و مشکلاتی که در این راه برای خانواده پیش می‌آید تا بتوانند از عهده مشکلات مالی خود بربیایند، اما این تازه اول مکافات‌هاست.

آیا تا به حال زندگی اطراف خود را بدون سانسور دیده اید؟ خوب ، اگر بخواهم ببینم اما شاید نمی خواهم ببینم.

Have you ever seen the life around you without censorship ?. Well, what if I want to see but maybe I do not want to see

حمید و اکبر، دو جوانی که در یک عکاسی کار میکنند، پس از مرگ صاحب مغازه نگران فروخته شدن مغازه توسط همسر او نرگس میشوند. آن دو در مقابل پیشنهاد خرید مغازه از سوی نرگس پولی ندارند و به همین دلیل وقتی شایعه ازدواج نرگس با خواروبار فروش محله را میشنوند، هر دو به فکر ازدواج با او می افتند…

Akbar and Hamid work in a photography workshop. After the owner passes away, his daughter wants to sell the shop. She gives Akbar and Hamid, who are willing to buy it, a six-month deadline to provide the money. They decide to go t...

گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را که یادگار مادرش است، با خود می برد. گلنار در پی دستمال به جنگل می رود و راه را گم می کند و گرفتار خاله خرسه می شود. خرس ها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه می دارند و ...

A children's film with music and puppet animals that participate in the lives of villagers in rural Iran. The film centres on the idyllic life of Golnar, a young girl who lives with her grandparents, and their daily routines and l...