IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

در فیلم آسمان زرد کم عمق,مهران و غزل زوجی جوان هستند که به تازگی به عمارتی قدیمی نقل مکان کرده‌اند. تصادف دوست مهران با ماشینی که از او قرض کرده و سپس متواری شدن او، زندگی مهران و غزل را تحت تاثیر قرار می‌دهد...

Ghazal suffers her parent's recent death. She was in the car when the accident happened. Now her fiance is the only one left for her, but he can't trust Ghazal's mental health

در فیلم روانی,مادر مریم در جوانی از سرطان خون مرده‌است و مریم که مثل مادرش ـ اما تنها به دلیل بحران‌های عصبی ـ مرتباً خون دماغ می‌شود، همواره بر این باور است که سرطان دارد و چیزی به پایان عمرش نمانده و این تصور، به خصوص حالا در ۲۸ سالگی (سن مرگ مادرش) به اوج رسیده‌است. نوری، مرد تنهایی که سال هاست با پیرزنی کولی که او را خاله می‌نامد زندگی می‌کند، از چند سال پیش با دیدن مریم در عکاسی محل کارش او را زیر نظر گرفته و مدام به دنبال فرصتی است که توجه او را به خود جلب کند.

در فیلم هیچ کجا هیچ کس قصه ی رابطه های دچار سوء تفاهم و به تبع آن به انزوا رسیده است. در این فیلم انسان ها تنهایی را به حضور دیگرانی گره می زنند که نه تنها التیامی بر زخم شان نیست که افزاینده ی رنج ناشی از رها شدگی ست. فیلم هیچ کجا هیچ کس روایتی خطی و ساده ندارد چرا که شخصیت های فیلم نیز قرار نیست با هم رو راست باشند این فیلم پاره پاره مخاطبش را به عمق اتفاق ها می کشد و مدام به بیننده اش متذکر می شود که هرکدام از این کاراکترها می توانی تو باشی و یا همین الان هستی پس درست تصمیم بگیر. هیچ کجا هیچ کس همه جا برای همه کس ممکن است اتفاق بیفتد.

A young couple need easy money. A few friends join them to plan a kidnap, but nothing goes right when some of them go after revenge and betray each other

فیلم آخرین بار کی سحر را دیدی؟,در مورد حقوق بشر به خصوص حقوق زنان است که طرز فکر بدتر مردم در مورد موقعیت زن در جامعه را توصیف می کند ... فیلم اینگونه شروع می شود: مادر سحر در کلانتری است و می گوید دخترم دیشب به خانه نیامده است ...

The movie is about human rights especially women rights which describing worse Mindset of people about women`S position in society ... the movie starts like: Sahar`s mother is in the police station and says my daughter didn`t come...

در فیلم جن زیبا یدالله که در یک بیمارستان روانی کار می کند اخیراً همسرش را از دست داده و در خانه قدیمی خود به تنهایی زندگی می کند. یک روز با دلارام بیمار آشنا می شود که می خواهد تنها فرزندش را ببیند و تصمیم می گیرد به او کمک کند.

Yadollah who is working in a mental hospital has lost his wife recently and lives alone in his old house. One day he meets a patient Delaram who wants to see her only child and decides to help her

فیلم ماحی داستان زن جوانی که در دوران تحریم های سنگینی که بر این کشور اعمال شده بود در ایران زندگی می کند. او برای بهبود وضعیت زندگی خود با یک مرد ثروتمند قدرتمند ازدواج می کند اما پس از آن چیزی جز مشکلات بیشتر به دست نمی آورد.

The story of a young woman who lives in Iran during the heavy sanctions which were put on the country. For improving the situation of her life she marries a powerful wealthy man but she gains nothing but more troubles after that

در فیلم بی رویا,رویا در حال آماده شدن برای مهاجرت از ایران بود، سپس با زن جوانی آشنا می شود که به نظر می رسد حافظه خود را از دست داده است. رویا برای او خانه ای فراهم کرد و او را به خانواده و دوستان معرفی کرد غافل از اینکه این زن به جای او آمده است.

Roya was getting ready to emigrate from Iran, then she meets a young woman who appears to have lost her memory. Roya provided her with a home and introduced her to family and friends unaware that this woman has come to replace her

در فیلم ایده اصلی ایران و اسپانیا برای راه‌اندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیده‌اند. این در حالی است که بسیاری از شرکت ها در تلاش برای کسب حقوق این پروژه در مزایده آن هستند. مهندس سعید پارسا که از همسرش رو...

Iran and Spain are about to lunch a big project in the Hendurabi Island in the south of Iran. Meanwhile many companies are trying to win the rights of this project at it's auction. Engineer Saeed Parsa who has divorced his wife Ro

فیلم شب انتظار روز است داستان یک داروساز نخبه‌ست که با یک لابراتوار داروسازی قرارداد کاری می‌بندد که پس از آن، این اتفاق، منجر به تغییر زندگی او اعم از اعتیاد به مواد مخدر و از بین رفتن زندگی‌اش می‌گردد.

The story of an elite drug developer who becomes a victim of intellectual property piracy and his life is dramatically changed

در فیلم کلبه چهار دانشجو برای انجام تحقیق به غسال‌خانه‌ای در جنگل می‌روند، اما موقع برگشت ماشین خراب شده و مجبورند دوباره به غسالخانه بازگردند.. اما اینبار یک قاتل در آنجا پنهان شده و این دانشجویان مزاحم کار او شده اند.. قاتل دانشجویان را می‌ترساند تا اینکه صاحب غسالخانه می رسد و قاتل را می‌گیرد..