فیلم لب خط
فیلم لب خط,روایت جوانی به اسم رضا است که در جنوب تهران «لب خط» زندگی میکند و از معدود آدمهایی در دنیاست که سندرم هایپرتیمزیا دارد.
فیلم لب خط,روایت جوانی به اسم رضا است که در جنوب تهران «لب خط» زندگی میکند و از معدود آدمهایی در دنیاست که سندرم هایپرتیمزیا دارد.
در فیلم روز روشن,روشن که یک دختر جوان و معلم مهد کودک است برای نجات معشوقش از مجازات اعدام دست از کار بر نمی دارد. او دائماً در اتومبیل خود در حال حرکت است و سعی می کند شاهدان را متقاعد کند که حقیقت را بیان کنند.
Roshan will stop at nothing to save her lover from the death penalty. She is constantly on the move in her car trying to convince witnesses to speak the truth
فیلم فردا,داستان دختر جوانی که به عکاسی علاقه دارد. به همین دلیل با مادرش به مسافرت می رود اما در این سفر مشکلاتی برای او پیش می آید می باشد.
The story of a young girl who likes photography. For that she goes on a trip with her mother but during this trip some troubles happen to her
در فیلم سیارک,ابراهیم 12 ساله است. او با مادر و پنج خواهر و برادرش در هر سنی در یک کلبه دو اتاقه در منطقه بیابانی، دور از روستا زندگی می کند. مادر ابراهیم امیدوار است که روزی پسر بزرگش و شوهرش که سر کار رفته بودند دو...
Ebrahim is 12 years old. He lives with his mother and five siblings of all ages in a two room cottage in desert area, away from the village. Ebrahim's mother hopes that one day her eldest son and her husband, who went to work two
2 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه
فیلم کمدی انسانی روایتی کمدی از زندگی تراژیک شخصی است که می بیند مانند رومی ها ناخواسته عمل می کند می باشد
A comedy of the tragic life of someone who must live like the people around him despite his own preference. The Human Comedy is a comedy narrative of the tragic life of a person who finds himself doing as the Romans do unwillingly
در فیلم نیم رخ ها,همسری تنها در حال کمک به شوهر ناامیدش است که آخرین روزهای زندگی خود را به دلیل سرطان سپری می کند. رابطه عاشقانه بین آنها به علاوه داشتن مادرشوهر در مورد ایجاد درام و روایت سورئال. متاسفانه ما ...
A lonely wife is helping her hopeless husband who is living his last days of his life because of cancer . Romantic relationship between them plus having her mother in law around causing drama & surreal narration . Unfortunately we
1 بار نامزد دریافت جایزه
در فیلم اینجا کسی نمی میرد,اشکان سربازی است که در نزدیکی مرز عراق و ایران نگهبانی می دهد. هیچ کس آنجا زندگی نمی کند اما یک روز متوجه دختری از روستای دور می شود.
Ashkan is a soldier guarding some place near the border between Iraq and Iran. No one lives there but one day he notices a girl from a far village
در فیلم گرگ بازی,چند دوست قدیمی یک شب در خانه موروثی یکی از آنها جمع می شوند. اما وقتی مهمانان جدید به آنها ملحق می شوند، اتفاقات عجیبی برای آنها رخ می دهد و مشکلات شروع می شود.
Few old friends one night gather in the inherited house of one of them. But when new guests join them strange things begin to happen for them and the troubles begin
در فیلم اعترافات ذهن خطرناک من ,مردی از خواب بیدار می شود و نام خود را به خاطر نمی آورد. او نمی تواند به خاطر بیاورد که آیا او یک معتاد است یا سرطان دارد یا شاید فقط شبیه آن است. به همین دلیل وارد بازی ای می شود که برای او در نظر گرفته شده است.
A man wakes up in the middle of nowhere, not remembering his name. He can't remember if he's an addict, or he has cancer or maybe he just looks like it. That's why he enters the game that's been set up for him
1 بار برنده جایزه و 6 بار نامزد دریافت جایزه