IIMDB : Ratings, Reviews, iranian films and serial

در فیلم پیلوت,وحید برای جلوگیری از عمل جراحی پسر چهار ساله‌اش سهیل به تهران می‌آید اما در حین عمل متوجه می‌شود که او فوت کرده است. وحید همسر سابقش فهیمه را مقصر مرگ سهیل می‌داند و معتقد است که تصمیم خودخواهانه او باعث شد...

Vahid comes to Tehran to stop the surgery of his four-year-old son Soheil but he finds out he has passed away during the surgery. Vahid blames his ex-wife Fahimeh for the death of Soheil, and believes that her selfish decision got...

در فیلم آینه های روبرو,رعنا و آدینه دو زن جوان از دو موقعیت کاملاً متفاوت خانوادگی و اجتماعی، بر اثر حادثه ای با هم مواجه و همسفر می شوند. رعنا زنی کم تجربه و مذهبی است که بخاطر نیاز مالی، پنهانی مسافرکشی می کند و آدینه دختری سرکش و مرفه است که از خانه خود فرار کرده است.

Rana has chosen a path in order to support her family, while Adineh (Eddie) has fled his home and city to escape his complicated situation as a transgender man prevented from living as his true self by his family. They find themse...

در فیلم بید و باد,در یک روستای دور افتاده، معلم مدرسه، پسر بچه‌ای که شیشه‌ای شکسته را از کلاس بیرون می‌کند و به او تأکید می‌کند که تا شیشه‌ای جای آن نگذارد، حق آمدن به کلاس را ندارد...

A boy breaks a window at his school and sets out to fix it on his own during a storm

در فیلم دو نفر و نصفی, زن جوانی (آتنه فقیه‌نصیری) دختر ۱۱ ماهه‌اش، پریسا را به پارک می‌بَرَد، اما کالسکه در سراشیبی پارک به حرکت درمی‌آید و از پارک خارج می‌شود. زن مسیری را به دنبال کالسکه می‌دود، اما در نهایت آن را گم می‌کند. کالسکه مقابل خانهٔ دو پسرعمو، به نام‌های خسرو (فرامرز قریبیان) و علی‌رضا (علیرضا خمسه)، متوقف می‌شود. خسرو راننده است و علیرضا عکاس دوره‌گرد و دلقک. پسرعموها سعی می‌کنند پریسا را به دیگران بسپارند و از دست او خلاص شوند، اما کسی حاضر نمی‌شود از او نگهداری کند. در نهایت، مجبور می‌شوند خود از پریسا مراقبت کنند. آن دو به‌تدریج به دختر کوچک علاقه‌مند می‌شوند و حضور پریسا زندگی این دو مرد مجرد را به‌کلی تغییر می‌دهد….

Two and a Half is the title of a movie made by Yadollah Samadi, produced in 1991 in Iran. Samadi wrote this story with a look at the story of three men and a basket by Colin Cerro. A young woman loses her child and Two single men ...

در فیلم دختری با کفش های کتانی,آیدین و تداعی که در پارک با هم آشنا شده بودند در حین گردش در پارک توسط مأمورین نیروی انتظامی متوقف شده و به کلانتری برده می شوند.

In love with a teenage boy, Tadaei leaves home in the morning heading for school but decides not to go to school and instead starts wandering in the streets of Tehran. She makes up her mind not to return to home and run away with ...

در فیلم باغ فردوس 5 بعدازظهر,داستان از این قرار است که دریا دختری جوان، پر شور، باهوش و با استعدادی فراوان از مشكلات روانی رنج می برد. مشكلات روانی او كه ریشه در شرایط خانوادگی او دارد به تدریج در رویارویی با آدم های دور و برش در جامعه گسترش می یابد.

When meeting a psychologist reveals a secret life of a girl and her mother

درفیلم یک فنجان چای در شهر,جوانی شهرستانی به خاطر زندگی بهتر به تهران می آید و درگیر کارهای خلاف می شود.

فیلم دعوتنامه روایتگر زندگی شخص درمانده‌ای است که در مشهد زندگی می‌کند و کارش این است که از زایران حرم علی بن موسی الرضا دزدی کند و از طریق آن زندگی بگذراند.

The story of a poor guy who is living in Mashhad and his job is thieving from the Pilgrims of the city. But finally this is the Pilgrims who make the story

در فیلم آقا یوسف,آقا یوسف (مهدی هاشمی)، کارمندی بازنشسته است که با دخترش رعنا (هانیه توسلی) زندگی می کند. پسرش خانه و زندگی خود را رها و به کانادا مهاجرت کرده است. آقا یوسف برای بر آمدن از مخارج زندگی خود و عروسش (لیلا بلوکات) از پنج سال پیش، پنهان از چشم دخترش در خانه‌های مردم نظافت کاری می‌کند. او به شدت به دختر خود علاقه مند است. حوادثی در این خانه ها رخ می‌دهد که مستقیماً به او ربط پیدا می‌کند و زندگی او را دگرگون می‌سازد…

A man is living with his only daughter and does everything he can for a living and for his daughter's sake hoping she is his forever. But a misunderstanding makes everything really complicated for him

در فیلم مسافران مهتاب,سلیمان که بیکار است برای یافتن کار از روستای خود به شهر می رود. او برادر کوچکترش نمکی را که مبتلا به اسکیزوفرنی است با خود می برد و به خانه برادر دیگرش مراد که در شهر زندگی می کنند می رود. اما مراد شروع به ...

Soleiman who is unemployed is going from his village to the city to find a work. He take his younger brother Namaki who has schizophrenia with him and go to his other brother Morad's home who live in the city. But Morad begins to ...