فیلم ناتور دشت
در خلاصه داستان آمده است : من وقتی بچه بودم و چیزی میخواستم و برام نمیگرفتن، میرفتم یه گوشه قایم میشدم تا تنبیهشون کنم…
-
105 دقیقه
-
-
-
-

در خلاصه داستان آمده است : من وقتی بچه بودم و چیزی میخواستم و برام نمیگرفتن، میرفتم یه گوشه قایم میشدم تا تنبیهشون کنم…
داستان: شده یه کاری کنی بعدش تا سر حد مرگ پشیمون شی؟ شده پشیمون شی ولی دلت نذاره بیخیال شی؟ من کاری کردم که مثل سگ پشیمونم…» فیلم، قصه چند جوان است که هر کدام درگیر مشکلی شخصی هستند و در مرز آستارا در کلبهای در کنار آب جمع شدهاند تا به کمک یک آدمپران به صورت قاچاقی از مرز خارج شوند، اما
داستان فیلم ترک عمیق درباره مردی به نام محمود است که از بیمارستان اعصاب و روان مرخص میشود. فخری- همسرش- قبل از رسیدن او به در و پنجره قفل میزند. با آمدن محمود به خانه، با ورود نفر سوم رازهای تاریک فاش میشود…
عابس که راننده پیک موتوری است، طی اتفاقی به دنبال ماشین یک بلاگر معروف میافتد. بلاگر فکر میکند عابس خفتگیر است و این در حالی است که گوشیاش روی لایو است و همه چیز به سرعت وایرال میشود.
دو مرد خیابانگرد در پی نجات زنی شهر را جستوجو میکنند.
این فیلم یک درام اجتماعی ملتهب است که قصه یک زن را در موقعیتی که گرفتار آن شده روایت میکند.
محمد علی وندی بازیگر، فیلمساز و معلم تاتر، ناامید از مهاجرت به زادگاهش تهران بازگشته تا به همراه همسرش میترا صدری، نقاش، زندگی تازه ای را شروع کنند اما جستجو برای پیدا کردن خانه ای مناسب و کنجی آرام غیر ممکن به نظر می رسد؛ کودکی در راه است…
Mohammad Ali who is an actor and film maker returns to his country Iran to begin a new life with his painter wife Mitra. But finding a home is seem impossible and a baby is to come too
داستان دو مهندس سدساز را روایت میکند که بعد از بیست سال جدایی بعد از نامزدی برای انجام پروژهای همکار میشوند.
آذر بعد از به دنیا آوردن دخترش تغییر جنسیت میدهد و او را در نقش پدر، بزرگ میکند. حالا 18 سال گذشته…
Azar is an Iranian woman who gives birth to Armita. Azar then transitions, becoming Ahoura and bringing Armita up as her father. One day, Armita's biological father appears threatening to tear their whole world apart
روایتی از اسارت قریب به چهار هزار پناهجوی زن است که در جریان جنگ هرگز نتوانستند دیگر به خانوادههایشان در آن سوی مرزها ملحق شوند و در این راه بسیاری از این خانوادهها در دل بحران مجبور به انتخاب و تصمیم شدند…
A story about tomorrow's "war" and people who live in a village and are working hard for tomorrow
4 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه