IIMDB: Ratings, Reviews, Iranian Films and Serials

در فیلم جستجوی فریده,فریده 40 سال پیش در سن شش ماهگی، در حرم امام رضا در مشهد رها می‌شود و بعد از انتقال به شیرخوارگاه، توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته‌شده و به هلند برده می‌شود. او که در طول این 40 سال به ‌خاطر ترس از سفر به ایران و عدم تمایل خانواده‌اش، به محل تولدش بازنگشته، جست‌وجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعی‌اش آغاز می‌کند و برای اولین بار به ایران سفر می‌کند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعی‌اند ممکن است خانواده واقعی او باشند، ملاقات کند.

"Finding Farideh" is about an Iranian girl named Farideh, who has been adopted by a Dutch couple 40 years ago, and now overcomes her fears and travels to her motherland Iran for the first time to meet three families who claim to b

فیلم ارسال یک آگهی تسلیت برای روزنامه,مدتی است که طاها [صابر ابر] و ریحان [نازنین بیاتی] به دلیل یک آگهی روزنامه از پیرمردی به نام منوچهر آصف [خسرو بامداد] مراقبت می کنند. وقتی آصف به مرگ طبیعی می میرد طاها و ریحان را می گیرند...

For some time Taha [Saber Abar] and Reyhan [Nazanin Bayati] have been looking after an old man named Manuchehr Asef [Khosro Bamdad] because of a newspaper advertisement. When Asef dies of natural causes Taha and Reyhan are taken b...

در فیلم نبودن,روزبه از تهران، به دور از زندگی خانوادگی آشفته اش، به پراگ سفر می کند و در مورد مسیر پدرش به عنوان یک مهاجر کمونیست در خارج از کشور تحقیق می کند. با این حال هر سرنخی که او پیدا می کند، راز را در مردی که فکر می کرد می شناسد عمیق تر می کند.

Rouzebeh travels from Tehran, far from his troubled family life, to Prague, investigating his father's path as a communist expatriate. Yet each clue he finds deepens the mystery into the man he thought he knew

داستان فیلم منطقه بحرانی درباره یک فروشنده مواد مخدر به نام امیر است که با سگ خود در خیابان‌های تهران پرسه می‌زند و با آدم‌های گوناگونی دیدار می‌کند

A man driving through Tehran's underworld with his dog, dealing drugs and healing troubled souls.

فیلم عطر داغ حکایتی از شکاف نسلی است، تضادی که در نگرش مریم 20 ساله و والدین سخت گیرش مشهود است. او که پس از گذراندن وقت با دوست پسرش از زمان منع رفت و آمد به خانه باز می گردد، مجبور می شود یک شب در یک جمعه بماند...

Hot Scent is a tale of generational gap, a contrast evident in 20 year old Maryam's attitudes and her strict parents'. Returning home past the curfew after spending time with her boyfriend, she is forced to stay overnight at a fri...

فیلم رویای سهراب روایتی از زندگی سهراب سپهری شاعر و نقاش است که برای نخستین بار در سینمای ایران، ساخته شده‌است.

Ali Qavitan, the independent director of the Iranian cinema, has decided to make a film about Sohrab Sepehri, a contemporary Iranian painter and poet, due to his apparent resemblance to him. However, in order to reach Sohrab Sepeh...

در فیلم سال دوم دانشکده من , مهتاب و آوا در سال دوم دانشگاه در رشته مهندسی همکلاسی هستند. داستان از جایی شروع می شود که آنها و سایر همکلاسی هایشان به سفری به اصفهان می روند.

Mahtab and Ava are classmates in their second year of college studying engineering. The story begin when they and other classmates go on a trip to Esfahan

در فیلم سیب,پس از دوازده سال حبس توسط والدین خود، سرانجام دو خواهر توسط مددکاران اجتماعی آزاد می شوند تا برای اولین بار با دنیای بیرون روبرو شوند.

After twelve years of imprisonment by their own parents, two sisters are finally released by social workers to face the outside world for the first time

در فیلم اسب دوپا, پسرکی برای یافتن شغل باید در مسابقه ای با بچه های فقیر دیگر شرکت کند. هر کدام از بچه ها بهتر بتواند بچه بی پایی را که پاهایش را در جنگ از دست داده برای رفتن به مدرسه کول بگیرد و چون اسب بدود برنده این شغل است. مسابقه سختی در می گیرد و سرانجام پسرک برنده می شود. پسرک در مقابل دریافت 1 دلار دستمزد روزانه، هر روز پسر بی پا را چون اسب به کول می کشد و با خود به مدرسه می برد و می آورد و وقتی که او را بر کول خود دارد با خرها و اسب هایی که در کوچه رفت و آمد می کنند، مسابقه می دهد اما…

A wealthy boy hires a poor child to carry him around like a horse

در فیلم تخته سیاه,معلمان دوره گرد کرد در حالی که تخته سیاه بر پشت دارند، در تپه ها و روستاهای ایران، نزدیک مرز عراق در زمان جنگ ایران و عراق، به دنبال دانش آموزان می گردند. سعید با گروهی از پیرمردها به دنبال بمباران شده خود می افتد...

Itinerant Kurdish teachers, carrying blackboards on their backs, look for students in the hills and villages of Iran, near the Iraqi border during the Iran-Iraq war. Said falls in with a group of old men looking for their bombed-o