فیلم آفتاب نشین ها
در فیلم آفتاب نشین ها,کشاورزی که از ظلم عمادالملک صدری فئودال به قانون شکایت می کند، نتیجه ای جز تحقیر و حبس شدن نمی بیند. او در نزاعی فئودال را می کشد و در منزل آموزگار روستا مخفی می شود.
- 95 دقیقه
-
-
-
-

در فیلم آفتاب نشین ها,کشاورزی که از ظلم عمادالملک صدری فئودال به قانون شکایت می کند، نتیجه ای جز تحقیر و حبس شدن نمی بیند. او در نزاعی فئودال را می کشد و در منزل آموزگار روستا مخفی می شود.
در فیلم حمال طلا,رضا حامل طلاست. کار او آوردن طلا و جواهرات از کارگاه به مغازه است. یک روز او در راه خرید مورد سرقت قرار گرفت بنابراین باید غرامت بپردازد. او از دوستش لویی کمک می خواهد، اما نوسان بازار تهران...
Reza is a gold carrier. His job is to bring gold and jewelry from the workshop to the shop. One day he got robbed in the way to shop so he must pay compensation. He asks for help from his friend Louie, but Tehran's market fluctuat...
1 بار نامزد دریافت جایزه
در فیلم اروند یونس جانباز اعصاب و روان، حالا بیست و هفت سال پس از پایان جنگ هنوز هم با خاطره هم رزمانش روزگار می گذراند. همراه شدن او با یک گروه تفحص اما اتفاقات تازه ای را در این جریان سیال ذهن وارد می کند.
Jonas (Saeed Aghakhani), a former Iranian soldier during the Iran-Iraq War, sets out to search for his fallen brother's bodies years after they have been killed in action
فیلم پدر درباره مهرالله پسر 14 ساله ای است که پس از مرگ پدرش مجبور می شود برای تامین معاش خانواده شغلی پیدا کند. او به مناطق جنوبی ایران سفر می کند و دنبال کار می گردد. او پس از بازگشت به زادگاهش متوجه تغییرات خاصی در زندگی اش می شود...
Mehrollah is a 14-year-old boy who is forced to find a job to support his family after his father dies. He travels to the southern parts of Iran, looking for work. Upon his return to his hometown, he notices certain changes in his...
9 بار برنده جایزه و 3 بار نامزد دریافت جایزه
فیلم دوئل داستان زینال، مردی است که پس از 20 سال اسیر جنگی بودن ، سعی می کند گذشته خود را روشن کند.
The story of Zeinal, a man who after 20 years of being a POW, tries to clear up his past
8 بار برنده جایزه
در فیلم اشک سرما,در طول جنگ ایران و عراق، یک سرباز و یک دختر کرد با وجود شرایط ظاهراً متضاد خود، به درک جدیدی از مفهوم خصومت میرسند.
During the Iran-Iraq war,a soldier and a Kurdish girl come to a new understanding of the notion of animosity despite their supposedly opposite circumstances
5 بار برنده جایزه و 1 بار نامزد دریافت جایزه
درفیلم مسخ در مسلخ شادی دختر بچهای است که پدر و مادرش متهم به قتل دختری در روستا شدهاند و روستاییان برای انتقام گرفتن والدینش را کشتند. عمویش او را به فرزندخواندگی می پذیرد و حالا شادی باید با مشکلاتی روبرو شود که مردم روستا حدودا...
Shadi is a little girl that her parents have been accused of murdering a girl in the village, and villagers killed her parents to seek revenge. Her uncle adops her and now Shadi must face the problems that people of the village ca
19 بار برنده جایزه و 15 بار نامزد دریافت جایزه
فیلم من مادر هستم دربارهٔ زندگی دو خانواده مرفه است که در حال فروپاشی است. در این میان حوادثی که برای آوا (باران کوثری) ، دختر یکی از خانوادهها که نوزده سال دارد پدید میآید، سبب برملا شدن بسیاری از رازهای زندگی آدمهای قصه میشود. این دختر ۱۹ ساله که آوا نام دارد توسط دوست خانوادگی خود به نام سعید (حبیب رضایی) مورد تجاوز قرار میگیرد و...
Ava is sentenced to capital punishment for the murder of saeed, the friend of his father and her lover who had raped her
در فیلم لواسان مرد جوانی که استرس دارد متوجه می شود که نامزدش ناپدید شده است. در جریان جستجوی او، خود را درگیر مسائل جدیدی می بیند.
A young man, who is stressed out, discovers that his fiancee has disappeared. In the course of looking for her, he finds himself engaged in new issues
زنده باد اولین فیلم (بعد از انقلاب) بود که در یک جشنوارهٔ الف بینالمللی یعنی جشنوارهٔ کارلووی واری در سال ۱۹۸۰ جایزه گرفت.
فیلم زنده باد,در میان آشفتگی تهران در سال 1357، مهندس محمود فقط می خواهد امنیت خانواده اش را تامین کند. او مصمم است که درگیریهایی را که در خیابانهای بیرون اتفاق میافتد نادیده بگیرد و به کسانی که دوست دارد از خشونت پناه دهد. ولی ...
Amidst the turmoil of Tehran in 1978, engineer Mahmud only wants to provide security for his family. He is determined to ignore the fighting taking place on the streets outside and shelter the ones he loves from the violence. But