یک راننده تاکسی زن جوانی را در بیمارستان کوچک ایران می برد. تا زمانی که به آنجا می‌رسد، متوجه می‌شود که باید تصمیم‌های مهمی بگیرد که ممکن است زندگی او را تغییر دهد.
A taxi driver takes a young woman at a small Iranian hospital. As long as he gets there he realizes that he must take crucial decisions that may change his life
6 بار برنده جایزه و 4 بار نامزد دریافت جایزه
داستان مربوط به دهه 80 زنجان است. زندگی مردم آن شهر و مشکلات آن سال ها را روایت می کند.
The story is in Zanjan 1980s. It tells the life of people of that city and their problems in those years
2 بار نامزد دریافت جایزه
«انتخاب» درباره سه زن است که در سه شرایط مختلف در ایران زندگی می کنند. گلبهار، دختر شانزده ساله بی خانمانی که از 11 سالگی به تولید و فروش نوزاد مشغول است، به مردی میانسال فروخته می شود تا به او بدهد...
No Choice is about three women who live in three different circumstances in Iran. Golbahar, a sixteen-year-old homeless girl who has been producing and selling babies since she was 11 years old is sold to a middle-aged man to give
این فیلم داستان زنی در حومه شهر را روایت می کند که با همسر و فرزندش زندگی می کند، اما داستان زندگی آنها تغییر می کند.
The film tells the story of a woman on the outskirts of the city who lives with her husband and child, but the story of their lives changes
4 بار برنده جایزه و 6 بار نامزد دریافت جایزه
ابراهیم خواننده کاباره ای است که مانند دیگر خوانندگان آن دوران با انقلاب 1357 از صحنه حذف می شود. او در نهایت خواننده مراسم های مختلف می شود اما موافق نیست که آنها را موت بخوانند...
Ibrahim is a nightclub singer who, like other singers of that era and is being removed from the scene with the 1979 revolution. Eventually he becomes the singer of various ceremonies but he doesn't agree with them to be called Mot
فیلم زندگی و دیگر هیچ کارگردانی به همراه پسرش به امید یافتن بچه هایی که چند سال قبل در فیلمش حضور داشتند به منطقه آسیب دیده از زلزله گیلان بازمی گردند.
A director and his son return to a region damaged by the Guilan earthquake, hoping to find the children who appeared in his film a few years earlier
1 بار برنده جایزه و 2 بار نامزد دریافت جایزه
داستان پسری است که می خواهد مهاجرت کند اما در این بین تلفن همراهش را گم می کند.
The story about a boy who wants to emigrate but loses his cell phone in the meantime
3 بار نامزد دریافت جایزه
محمود نویسنده محترم از بلاک نویسندگان رنج می برد. هنگام تلاش برای کار در املاک خانوادگی، نگرانی در مورد یک درخت گلابی غیر مولد، خاطرات عشق دوران کودکی خود را به پسر بچه زاده زیبا "M" در او ایجاد می کند.
Esteemed writer Mahmoud suffers from writers block. While trying to work at the family estate, concerns about an unproductive pear tree trigger in him memories of his childhood love for beautiful tomboy "m
3 بار برنده جایزه
این سریال داستان یک سلطان کوته فکر و ساده لوح را روایت می کند که پس از پیش بینی مرگ خود، می خواهد از سرنوشت خود فرار کند.
The series tells the story of a short-sighted and naive Sultan who, after predicting his death, wants to escape his destiny
بهمن و احد در حال ورشکستگی و فرار از بدهی خود هستند. اما وقتی در ساختمان پلاسکو آتش‌سوزی می‌شود، شانس آن‌هاست که از مزایای آن استفاده کنند.
Bahman and Ahad are bankrupted and escaping from their debts all the time. But when a fire in Plasco building happens it is their chance to take advantages
3 بار برنده جایزه و 6 بار نامزد دریافت جایزه
