تنها چند ساعت مانده به عروسیاش، امیر، پسری از جنوب تهران، از نزدیکترین دوستش حبیب تماس میگیرد که اصرار دارد او را ملاقات کند تا درباره یک موضوع فوری صحبت کند. با عجله به محل کار حبیب می رود و در آنجا به صدای ح...
Just a few hours to his wedding, Amir, a lad from the south of Tehran, receives a call from his closest friend Habib who insist on meeting him to speak about an urgent issue. He rushes to Habib's works place and there listens to H
- 98 دقیقه
-
-
-
-