به ایرانِ سال های پایانی جنگجهانی دوم سفر کنیم. به روایتی از تاریخ، تراژدی، عشق...به سوگ سیاوش...به سووشون

به ایرانِ سال های پایانی جنگجهانی دوم سفر کنیم. به روایتی از تاریخ، تراژدی، عشق...به سوگ سیاوش...به سووشون
مهندس زرین كه در كارخانه پارس الكتریك با ساخت قطعات داخلی در جهت خودكفایی كشور می كوشد، با قاچاقچیان ارز كه صادرات محصولات شركت و واردات قطعات مورد نیاز را نیز تحت تأثیر قرار داده اند درمی افتد. قاچاقچیان سه تن از همكاران مهندس زرین را ترور می كنند.
ارتش دشمن حمله ای وسیع تدارک دیده است و مهمات و وسایل زرهی خود را در نقطه ای کور استتار کرده است. خبر به نیروهای اطلاعاتی ارتش و سپاه می رسد و فرماندهان دو نیرو گروهی را برای اعزام به منطقه تشکیل می دهند. دو جوان و دوستان دیرین که تمام دوران کودکی را با هم گذرانده بودند و سال ها ازاحوال همدیگر بی خبر بوده اند، به عضویت گروهی جهت برای عملیاتی تخریبی برگزیده می شوند و...
جميل، كارگر بارانداز، با خانواده اش در اتاقي اجاره اي در خانه اي بزرگ زندگي مي كند. يك سياسي تبعيدي، يك پاسبان و...، مستاجران ديگر خانه هستند كه مدام با صاحب خانه درگير هستند. پدر جميل در خانه اسميت، كه رييس شركت حمل و نقل ايران و انگليس است و قاچاق اسلحه مي كند به كار مشغول است و...
آدمها باید جوری زندگی کنند که هر لحظه آماده ملاقات با اجل باشند؛ هر لحظه، هر کجا حتی داخل ماشین، پشت چراغ قرمز!
قصه ی دختری به همین نام در ایران است که در یک روستا زندگی میکند ولی در رویای فضانورد شدن است. او با دیدن انوشه انصاری در تلویزیون در عملی کردن رویای خود جدی تر میشود و با این بانوی ایرانی که نخستین گردشگر فضایی زن در دنیاست از طریق ایمیل تماس میگیرد. سپیده در عین حال با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند و از سوی خانواده مورد شماتت قرار میگیرد که پول خود را به هدر میدهد...
1 بار برنده جایزه و 13 بار نامزد دریافت جایزه
یک زن تنها که بهتازگی از یک رابطه خارج شده، روزهای قرنطینه کرونا را با دو گربهاش میگذراند. گربه ماده میخواهد جفتگیری کند، اما گربه نر عقیم شده است. زن در حال فکر کردن به راهحلی برای بیقراری گربههایش است
زنی تصمیم میگیرد به شیوه خودش به زندگیاش پایان دهد، اما اتفاقی ناخواسته میافتد
سریال بامداد خمار که با اقتباس از پرفروش ترین رمان عاشقانه بعد از انقلاب ساخته شده است، روایت دختر یک خانواده اعیان طهران قدیم با نام «محبوبه» است که عاشق شاگرد نجاری محله شان می شود. او خواستگارهایش را رد می کند و در برابر خانواده اش می ایستد تا آنها این عشق را به رسمیت بشناسند و به ازدواج او با رحیم رضایت دهند. غافل از اینکه چرخ گردون روزگار گاهی بر وفق مراد نمی چرخد.
فیلم آب نبات چوبی مسائل جوانان و مشکلات تفاوت نسلی را بررسی می کند. اختلاف دیدگاه نسل قدیم و جدید درباره مشکلات خانواده و تاثیر جامعه بر جوانان امروزی محور اصلی این فیلم است... شخصیت اصلی فیلم دختر جوانی است و داستان فیلم بر اساس اتفاقاتی که برای این دختر در اجتماع بیرونی رخ می دهد شکل می گیرد...